درجات
درجه به معنی مرتبه و منزلت است که در آن بلندی منظور باشد. مثل پلّهٔ نردبان و طبقههای ساختمانی.
درجه در معنی جاه و منزلت است در وقتی که از این معنی رفعت و بالا گرفتن در نظر گرفته شود نه اینکه بر یک حالت ادامه داشته باشد.
درجات، مراتب و مقامات سلوک را گویند.
درجات همان مقامات شریفهٔ همراه با معرفت و حالات مملوّ از رقّت در محبّت و کرامات بی غل و غش در معامله است.
کیمیایی ست عَجَب بندگی پیر مغان **** خاک گشتم و چندین درجاتم دادند (حافظ)
مؤمنان در یک مقام و یک مرتبه نیستند. هرچه ایمان بالاتر و معرفت کاملتر و نفس مهذّب تر و صفات حمیده قویتر و اعمال صالح نیکوتر و خالصتر آورده شود و تقوا افزون شود، قابلیّت تفضّلات نیز بیشتر و مقرّب تر گردد.
مقامات بهشتی را نیز درجات گویند که برای مؤمنین است امّا اختلاف درجات مثوبات از جهت اختلاف مراتب ایمان و تقوا و عمل صالح و … است.
در سوره بقره ۲۵۳ فرمود: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعضَهُم عَلیٰ بَعْضٍ … وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ: برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم … و مقامات برخی از ایشان را بالا بردیم.» آیه دربارهٔ پیامبران و برتری آنان نسبت به یکدیگر است.
در قرآن درجات هم به معنی مراتب در بلندی و رفعت است و هم به معنی منزلت و عظمت آمده.
در سوره آلعمران ۱۶۳ فرمود: «هُم دَرَجاتٌ عِنْدَ الله: آنان نزد خداوند درجاتی دارند.» یعنی کسانی که اعمالشان برای رضایت و خشنودی خداوند است در پیشگاهش جایگاه و منزلتهایی دارند.
صبر را سُلَّم کنم سوی دَرَج **** تا برآیم، صبرُ مفتاح الفَرَج (مثنوی)
مثل تقوا برای طاعات مانند آب برای درختان است و طبیعت درختان و میوهها در رنگ و طعم مانند درجات ایمان است. پس کسی که در بالاترین درجه تقواست و جوهر روحش صافتر باشد، با تقواتر است و هرکس چنین باشد، عبادتش خالصتر و پاکتر و به خدا نزدیکتر است.