وبلاگ

دروغ (کذب)

دروغ، آنچه خلاف واقع گفته می‌شود که یا نسبت به خود است یا نسبت به دیگری.

دروغ، حرام است؛ زیرا در آن زیانی متوجّه مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود تا مخاطب به خلاف واقع معتقد شود و این سبب جهل او می‌گردد. در واقع دروغ، القاء خلاف واقع به دیگری است به سبب جهل او.

دروغ اقسامی دارد:

۱ دروغ در گفتار: یعنی خبر دادن از چیزها برخلاف آنچه هستند و آن از عداوت یا حسد یا خشم ناشی می‌شود که در این صورت از رذایل غضب است. یا از مال دوستی و طمع سرچشمه می‌گیرد یا عادت است که در این حال از رذایل قوّه شهوت است.

۲ دروغ در نیّت و اراده: و آن عدم خلوص نیّت برای خداست. در این حال تنها خدای سبحان برانگیزنده طاعات و اعمال او نیست و بهره‌های نفسانی به آن آمیخته است و این دروغ به ریا برمی‌گردد.

۳ دروغ در عزم و تصمیم بر کار خیر: به این معنی که در عزم بر کار خیر نوعی سستی و ضعف و تردید وجود داشته باشد که با صدق در عزم مخالف و متضاد باشد و این نیز از فساد و زبونی قوّه شهوت است.

۴ دروغ در وفای به عزم: که گاهی نفس در حالتی به آسانی تصمیم می‌گیرد؛ زیرا وعده دادن راحت است ولی در عمل وقتی حقایق به وقوع پیوست و قدرت و تمکّن حاصل شد، آن عزیمت به نابودی می‌گراید و این نیز از رذایل قوّه شهوت و از انواع شره است.

۵ دروغ در اعمال: این است که اعمال ظاهری وی دلالت بر صفتی نیک در باطن او می‌کند به‌عبارت‌دیگر باطنش مثل ظاهرش یا بهتر از آن نیست و این حالتی غیر از ریاست. چون ریاکار در اعمال خود غیر از خدای تعالی را در نظر دارد و چه‌بسا در نماز به حال خشوع ایستاده و مقصودش غیر خداست و از نماز غافل است. ممکن است در ظاهر با آرامش و وقار راه رود درحالی‌که درونش متصّف به این صفت نیست. پس چنین کسی در عمل کاذب است هرچند ریاکار نیست.

۶ دروغ در مقامات دینی: مثل دروغ در خوف و رجا، زهد، تقوا، توکّل، تسلیم و دیگر فضایل اخلاقی؛ زیرا برای این فضایل اصولی است که نام‌های آن با تحقق قابل اطلاق است و نیز حقایق و لوازم و غایاتی دارد و صادق حقیقی کسی است که به آن‌ها نائل شده و هر که به آن نرسیده باشد، در ادّعای خود کاذب است.

خدای بزرگ به موسی علیه‌السلام وحی کرد: «ای پسر عمران، دروغ می‌گوید کسی که گمان می‌کند مرا دوست دارد و در هنگامی‌که تاریکی شب همه‌جا را فرامی‌گیرد می‌خوابد. آیا چنین نیست که هر عاشقی دوستدار خلوت با معشوق خود است؟»

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «دروغ می‌گوید کسی که گمان دارد مرا دوست دارد ولی با علی دشمنی می‌کند.»

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «دروغ می‌گوید کسی که ما را دوست دارد و از دشمنان ما بیزاری نمی‌جوید.»

دروغ چه کوچک باشد یا بزرگ، جدّی باشد یا شوخی گفتنش اشکال دارد. امام حسن عسگری علیه‌السلام فرمود: «همهٔ پلیدی‌ها در خانه‌ای نهاده شود، کلید آن خانه دروغ است.» و دروغ چون خلاف ظاهر کلام است و گوینده‌اش نه در مقام مبالغه در گفتن است و نه به خاطر مصلحت بین دو نفر و یا قبیله که نزاع دارند است، دروغ موجب خراب شدن ایمان و دور شدن ملائکه از کاذب و کم شدن روزی و رسوا شدن میان مردم می‌شود تا جایی که اگر کذب به خدا و رسول در ماه مبارک رمضان باشد سبب بطلان روزه هم می‌شود.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «اگر پراکندگی دل‌ها و دروغ‌گویی‌های شما نبود، بی‌گمان آنچه را من می‌شنوم، شما نیز می‌شنیدید.»

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «بنده مزّه ایمان را نمی‌یابد تا دروغ را ترک کند چه شوخی باشد چه جدّی»

گفت پیغمبر نشانی داده است **** قلب و نیکو را محک بنهاده است

گفته است: الکذبَ رَیبٌ فِی الْقلوب **** گفت: اَلصِّدق طمأنینُ طَروب

دل نیارامد به گفتار دروغ **** آب و روغن هیچ نَفْروزد فروغ

دل مگر رنجور باشد بَد دهان **** که نداند چاشنیِّ این و آن

چون شود از رنج و علّت، دل سلیم **** طعم کذب و راست را باشد علیم (مثنوی)

در سوره نحل ۱۰۵ آمده: «تنها کسانی که به آیات خداوند ایمان ندارند دروغ می‌بافند و همانان‌اند که دروغ‌گویان‌اند.»

و از بدترین انواع دروغ، شهادت دروغ، قسم دروغ و خلف وعده است.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «همهٔ دروغ‌ها ثبت می‌شود مگر دروغی که مرد در جنگ بگوید یا وقتی میان دو کس کدورتی باشد و میان آن‌ها را اصلاح کند یا مرد با زن خود سخنی بگوید که او را خوش‌دل سازد.»

در هر مقامی که دروغ گفتن حسب شرع رواست تا توانی در آن دروغ صریح مگو بلکه «توریه» کن یعنی سخنی بگو که ظاهر معنی آن راست باشد اگرچه آنچه را شنونده از آن می‌فهمد دروغ بوده باشد تا نفس به دروغ گفتن عادت نکند. مثلاً اگر ظالمی تو را بجوید و تو در خانه باشی به کسی می‌گویی انگشت خود را در جایی بگذارد و بگوید او اینجا نیست.

در واقع توریه آن است که متکلّم خلاف ظاهر کلام خود را اراده کند و پوشیدن حقیقت چیزی و ظاهر کردن غیر آن است و آدمی را از دروغ بی‌نیاز می‌کند. گاهی به توریه و کنایه می‌توان متوسل شد تا راهی باشد که الفاظ نیز راست باشد اگرچه در معنی خلاف واقع را می‌فهماند.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله وقتی قصد سفری داشت مقصد را پنهان می‌کرد (توریه) و چنین می‌نمود که مقصد دیگری دارد تا خبر به دشمنان نرسد.

از امام صادق علیه‌السلام دربارهٔ قول خدا در داستان ابراهیم علیه‌السلام «قال بَل فَعَلَهُ کبیرهُم هذا فَسْئَلُوهُم اِن کانوا یَنْطِقون: گفت: بلکه همین بزرگشان چنین کاری کرده؛ اگر سخن می‌گویند از خود آنان بپرسید.» (انبیاء ۶۳) سؤال شد، فرمود: «نه بت بزرگ بت‌ها را شکسته بود و نه ابراهیم دروغ گفت» پرسیدند: چگونه؟ فرمود: «ابراهیم گفت اگر سخن گفتن می‌توانند از آن بپرسند؛ یعنی اگر سخن می‌گویند، بت بزرگ هم این کار را کرده و اگر سخن نمی‌گویند، بت بزرگ هم کاری نکرده. پس نه آن‌ها سخن گفتند و نه ابراهیم دروغ گفت.»

و دربارهٔ این آیه: «اَیَّتُها الْعِیرُ اِنَّکُم لَسارقون: ای کاروانیان بی‌گمان شما دزدید.» (یوسف ۷۰) سؤال کردند، فرمود: «آنان یوسف را از پدرش دزدیدند. (امّا جام زرّین پادشاه را ندزدیدند) و وقتی برادران یوسف پرسیدند چه گم کردید؟ جواب دادند جام پادشاه را گم کردیم و نگفتند شما جام را دزدیدید.»

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.