وبلاگ

در تشبیه وجود به بحر، نطق به ساحل و علم به جواهرش

۵۶۲. چو بحر است آنکه نطقش ساحل آمد **** ز قعر او چه گوهر حاصل آمد

مانند دریایی است آن‌که ساحل او نطق است و از ته دریا چه گوهرهایی به دست می‌آید.

۵۶۳. یکی دریاست هستی نطق ساحل **** صدف حرف و، جواهر دانش دل

وجود همانند دریاست و کناره‌اش نطق؛ حروفش همانند صدف و جواهر درون صدف‌ها،‌ حقایق و معارف الهیه است.

۵۶۴. به هر موجی هزاران درّ شهوار **** برون ریزد ز نقل و نصّ اخبار

به هر نَفَس انسانی که از دریا برخیزد، همانند گوهر شهسوار که خیلی گران‌قیمت است حقایق از معانی و کلامِ صریح و اخبار و کلمات اولیاء بروز می‌نماید.

۵۶۵. هزاران موج خیزد هر دم از وی **** نگردد قطره‌ای هرگز کم از وی

هزاران نَفَس انسانی هر دَم از این دریای وجود، بلند و به ظروف مستعد می‌ریزد، ولی قطره‌ای از این تجلیّات کم نشود. چون تجلیّات حق نامتناهی است.

۵۶۶. وجود علم از آن دریای ژرف است **** غلاف درّ او از صوت و حرف است

معارف الهیّه از آن دریای بی‌کران است که برمی‌خیزد و پوشش این گوهر، علوم است که از حروف و صوت، پا می‌گیرد و به دیگران می‌رسد.

۵۶۷. معانی، چون کند اینجا تنزّل **** ضرورت باشد او را از تمثّل

اگر تمثیلی زدیم از باب ضرورت بود که معانی را به‌صورت تشبیه، تنزیل دادیم و تشبیهِ معقول به محسوس، برای درک سالکان است.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.