رسم

رسم به معنای نشان و اثر و نیز آیین و روش، همچنین خوی و عادت است.

از جمله آفاتی که سالک را از وصول به حقیقت بازمی‌دارد، رسوم افعال و اخلاق و عادات خشک است که مانع هوشیاری و آگاهی او به اموری می‌شود که به صلاح اوست.

چه هر عبادتی که بی نیّت بود آن رسم و عادت باشد.

در اجتماع مادّی، انسان مقیّد به رسوم و عادات و همی و خیال است که اهل دنیا به آن عادت دارند و سود و زیان و محاورات و معاشرت‌های خود را بر آن اساس استوار می‌کنند. مثلاً عادت بر آن است که در مجلس مذاکره و مباحثهٔ علمی اگر کسی زبان در دهان نهاده و مهر خاموشی بر لب زند و سخنی نگوید، او را به نادانی منسوب می‌کنند یا …

سالک باید به توفیق الهی و امداد رحمانی از تمام این‌ها چشم بپوشد و از عالم خیال و وهم هجرت کند و در این متارکه از هیچ نیرویی بیم و ترس نداشته باشد و از مذمّت مردم نهراسد. سالک باید از جمیع آداب و عادات و رسوم اعتباریّه اجتماعیّه که سدّ راه خدا هستند دست بردارد.

تا وقتی سالک در حجاب کثرت اسمائی و تعیّنات صفاتی است، ابواب تجلیّات ذاتیّه بر روی او مغلق است و چون تجلیّات ذاتیّه احدیّه برای او شود، فتح مطلق او را حاصل شود به ترک رسوم خلقیّه و افنای تعینّات شهادیه و غیب.

تو چند باشی حافظ رسوم مردم را **** بیا بدرگه ما تا شوی بما محفوظ (ملّا محسن فیض کاشانی)

مادام که انسان گرفتار وهم و خیال و عادات و رسوم وهمی و خیالی است به وادی عقل مفهوماً یا شهوداً راه نمی‌یابد. لذا نه حکیم خواهد شد و نه عارف. در عرفان گاهی معانی عمیق و معارف عریق در حدّ علوم حصولی پدید می‌آید که در حکمت متعارف نیست. آن‌ها نیز مرهون نزاهت روح از اندیشه‌های وهمی و از انگیزه‌های نفسانی است.

بعد از آن پشت به عادات و رسوم **** روی جهد آر به تحصیل علوم (جامی)

سالک رسوم و عاداتی دارد که از رسوم و عادات خود باید بیرون بیاید؛ بنده صفاتی دارد که باید در حق فانی شود و نسبت‌هایی دارد که باید محو شود.

و مرشد کامل است که مرید را به ترک رسوم و عادات وامی‌دارد و راه فقر و فنا می‌آموزد. چرا که تا رسوبات و رسومات و عادات در نفس و انانیّت باشد، وصول ممکن نباشد.

نرسد کس بدین به بوالهوسی **** بگذر از اسم و رسم تا برسی (جامی)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.