رفته الهام بگیرد
اوایلی که استاد از نجف به قم آمد، به منزل یکی از اولیا که رشتهاش محبت بود، میرفت. فرمود: «روزی بعضی از دوستان و مریدان آن آقا از شهرستان به منزل او آمده بودند. آن آقا بلند شد که به دستشویی برود. مریدان ساده یکی به دیگری گفت: آقا کجا رفتند؟ دیگری با فارسی لهجهدار گفت: آقا رفت الهام بگیرد!»
استاد، پس از نقل این قضیه لبخندی زد و فرمود:
«این سادهلوحان چه طور همه چیز یک نفر بزرگ را به کارهای عرفانی او ربط میدهند»؟!