وبلاگ

سیّد هاشم حداد

استاد درباره این عارف بالله فرمود:

«او مردی معقول و هندی الاصل بود و فارسی هم وارد بود. فردی حلیم بود تا جایی که یکی از اقوامش او را اذیّت کرده بود، می‌فرمود: بگذارید زهرش را بریزد.

او قریب بیست سال مرحوم سیّد علی آقا قاضی را درک کرده بود و هرگاه آقای قاضی به کربلا می‌رفتند به منزل آقای حدّاد می‌رفتند. او شعر ابن فارض را خوب می‌خواند و علاقه داشت. (اشعار ابن فارض در عربی همانند اشعار حافظ برای فارسی‌زبانان است.) ابتدای آشنایی ما با آقای حدّاد به این نحو اتفاق افتاد که یکی از دوستان نزدم آمد و گفت: کسی در کربلا است به نام سیّد هاشم حداد که شاگرد آقای قاضی بوده، بیا برویم نزدش. با هم به کربلا رفتیم و به منزلش وارد شدیم. آن وقت‌ها خیلی تدریس می‌کردم، فرمودند: اجدادت اهل معنا بودند باید اهل معنا شوی. کم‌کم بین ما مودّت و دوستی زیاد شد و هر وقت از نجف به کربلا می‌رفتم به منزل ایشان وارد می‌شدم و هر وقت ایشان به نجف می‌آمدند به منزل ما وارد می‌شدند.

او کم صحبت و بیشتر به سجده و ذکر یونسیّه مشغول بود. گاهی کسانی برای گرفتن دستوری نزدش می‌آمدند به من توجه می‌کردند و می‌فرمودند: شما چیزی به این شخص از اوراد بدهید.

دربارهٔ اینکه چه چیزهایی برای معرفت نفس و معرفت رب مؤثر است می‌فرمودند: ذکر یونسیّه در سجده و دیگر ذکر «یا الله، یا الهُ، یا ربّ» یک ساعت زمانی، در سجده برای تقویت روح خیلی اثر دارد؛ و درباره آنان که قبض شدید دارند دستور می‌دادند سورهٔ «ألَم نَشرَح لَکَ صَدرک» چند بار خوانده شود مؤثر است که شرح صدر می‌آورد.

روزی از آقای حداد پرسیدم: ذکر یونسیّه چرا تا «الظّالمین» است تا «نُنْجی المُؤمنین» نیست؟

فرمود: تا «کنت من الظّالمین» است به دلیل آنکه تا اینجا برای عبد است و بقیه استجابت و نجات مؤمنین از خدا است. گفتم: «کلام الملوک، ملوک الکلام». (سال ۱۳۷۶)

حضرت استاد فرمودند:

«روزی کسی از اهل علم در نجف منزل ما آمد و گفت: کسانی که غیر از اهل ترقیاتی داشته باشند بعضی مطالب غیر وارد و غیر فقاهتی دارند که اشاره به آقای حداد داشت. گفتم: من پانزده سال با ایشان مربوط بودم و رفاقت داشتم. حتی یک‌بار مطلبی غیر پسندیده از ایشان نشنیدم».

حضرت استاد که در چند سال اخیر به کسالت‌های جسمانی متعدد دچار شده بود و سکته هم کرده بودند، فرمودند:

«در خواب آقای حداد را دیدم، به من فرمود: چرا غمناکی فرج نزدیک است».

و آخرالامر همین‌طور شد و حضرت استاد به لقاء الهی که بالاترین فرج و فتح است، رسیدند.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.