شعور

بدان که عناصر آب و خاک و هوا و آتش، وقتی مشیّت الهی در هر موضوعی تعلق بگیرد، دارای شعور شوند و فرمان حق را کاملاً اجرا کنند. مثلاً وقتی عذاب بر قوم هود می‌خواست نازل شود، حضرتش بر جایگاه مؤمنان به او خطی کشید، پس باد صرصر، وقتی وزیدن گرفت و به آن خط و دایره که می‌رسید به مؤمنین هیچ ضرری نمی‌رسانید و آرام می‌شد. وقتی به بیرون آن می‌رسید، کافران را با منزل‌هایشان بلند می‌کرد و بر زمین می‌زد و متلاشی می‌کرد. پس باد شعوری پیدا کرده و مؤمن را از غیر مؤمن، تشخیص می‌داده است. یا شیبان راعی (متوفی قرن سوم)، وقتی روزهای جمعه می‌خواست از کوه‌های لبنان به شهر، برای نماز برود خطی روی زمین می‌کشید تا درندگان به گوسفندانش حمله نکنند و آن‌ها را از بین نبرند. پس هیچ درنده‌ای به درون خط وارد نمی‌شد و غریزه تهاجمی‌اش مغلوب می‌شد. یا حضرت ابراهیم علیه‌السلام چون برگزیده خدا بود، آتش نمرودیان، هیچ ضرری بر او وارد نکرد. یا آب دریا برای موسویان، کنار رفت و کف دریا خشک شد؛ تا نجات پیدا کنند، اما وقتی فرعونیان آمدند به هم آمد و همه دشمنان موسی علیه‌السلام غرق شدند. وقتی مشیت حق، تعلق گرفت که قارون را عذاب کند، زمین شعور پیدا کرد و باز شد و قارون و تمام اموالش را در خود فرو برد. آب و گل، وقتی به هم پیوست به شکل پرنده‌ای شد و با دم عیسی علیه‌السلام شعور پیدا کرد، بال و پر گرفت و به پرواز در آمد. کوه دک طور از تجلی حق بر حضرت موسی علیه‌السلام به رقص در آمد و مندک شد؛ یعنی تجلی نور حق، موسی علیه‌السلام را منوّر کرد و نور موسی علیه‌السلام منعکس در کوه شد و سپس کوه از هم پاشیده شد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.