شکر

در هر نَفَسی از نفس‌های تو شکری لازم است، بلکه هزار و بیشتر از آن ضروری است. کمترین مرتبهٔ شکر این است که بنده همهٔ نعمت‌ها را از خداوند بداند و هیچ سبب و علاقهٔ قلبی برای داشتن نعمت را از غیر خدا نداند؛ و به آنچه خدا عطا کرده راضی باشد.

و به سبب یافتن نعمت، معصیت یا مخالفت اوامر و نواهی او را ننماید. پس در همه حال برای خدا بندهٔ شاکر باش تا کرمش در همه وقت، شامل حال تو باشد.

اگر نزد خداوند عبادتی که عباد مخلص می‌کنند بالاتر از شکر کردن بود، هر آینه آن را در میان بندگان نام می‌برد و به آن امر می‌کرد؛ چون بهتر از آن نبود، این عبادت «شکر گزاری» را بین عبادت‌ها انتخاب کرد. خداوند در قرآن شاکران را نام برده و فرموده: «در میان بندگانم، شکر گزاران کمیاب‌اند» (سباء: ۱۳) تمام شکر، باید اعتراف به زبان باطن و خاضعانه برای خدا باشد که از به جا آوردن کمترین شکر عاجز می‌باشی.

توفیق شکر نعمت، خود نعمتی جدید است که شکر بر آن واجب است و این توفیق خود از نعمت اول بزرگ‌تر و مهم‌تر است. پس لازم است برای هر شکری، شکر دیگری به جای آورده شود و به همین صورت شکرها، به بی‌نهایت ادامه یابد. با این توصیف، شاکر اعتراف می‌کند که مستغرق نعمت‌های اوست و از درک نهایت شکر، عاجز است. پس بنده کجا تواند نعمت‌های بی‌حساب او را شکر کند؟ و کی می‌تواند کارش را با افعال الهی برابر کند؟ درحالی‌که بنده ضعیف است و قوت هیچ کاری را ندارد مگر به قدرت پروردگار.

خداوند از طاعت بنده بی‌نیاز است و او قدرت دارد که نعمت‌ها را اضافه کند. پس بر این اصل، بندهٔ شاکر خدا باش تا شگفتی‌های او را در زندگی ببینی.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.