شگفتی و تعجب
بعد از اینکه کتاب آفتاب خوبان که گذری مختصر بر زندگینامه حضرت استاد بود چاپ شد، بسیاری از طلاب و دانشجویان و جوانان از شهرستانها، تعجب کردند که چطور ایشان را در زمان حیات نشناختند و خدمتشان نرسیدند. پس سؤالات بسیاری پیرامون حیات عرفانی جنابش مینمودند و عدهٔ زیادی از جوانان پاکدل که جویای حقایق بودند، شیفتهٔ سیره عملی ایشان شدند و از گمنامی حضرت استاد تأسف میخوردند، به اینکه چطور در گوشه و کنار ایران اسلامی، سرزمین ولایت، این افراد برجسته، گمنام مانده و شناخته نمیشوند.
و این مسئله نکتهای دقیق دارد و آن اینکه در سیرهٔ عرفانی عارفان حقیقی، از بوق و سر و صدا و اشتهار هیچ خبری نیست؛ و خود را به کرامتی نفروشند (خواجه عبدالله انصاری میفرماید: سگ در مزبله به از پراکندهگوئی صوفی.) و جوهر ذاتشان در خزینههای مهر شده الهی مخفی است؛ اما عارفان مجازی که برای آینده خویش روزشماری میکنند و به اسم و رسمی مشهور میشوند و به خواب و مکاشفهٔ خیالی، مریدان را در بند خود میاندازند، به سر و صدا و شهرت گرفتارند.