وبلاگ

طُرق و سیرهٔ اساتید

تمام راه‌ها استاد می‌خواهد و بدون استاد نمی‌شود راه را طی کرد.

یک عده از اساتید، راه فکر را در پیش می‌گیرند مثل آقای بهاءالدینی که می‌گفت: ۴ سال فکر کردم تا دری به روی ما باز شد.

بعضی اساتید رشته‌شان فقط ذکر است.

بعضی اساتید رشته‌شان محبت است و فقط از عشق خدا و محبت ائمه و امام زمان دم می‌زنند و در فکر و ذکر تخصصی ندارند.

بعضی اساتید راهشان معرفت است و دنبال معرفت نفس و معرفت خداوند متعال هستند و در دیگر مسائل وارد نمی‌شوند.

بعضی دیگر اهل صلح و صفا و مسائل اخلاقی می‌باشند.

آقای رضوی هندی شاگرد آقای قاضی سیره‌ای خاص داشت، مثلاً برای سلامتی امام زمان گوسفند قربانی می‌کرد و حالت خاص خودش را داشت و در ذکر و فکر و پرورش شاگرد نبود.

آقای کشمیری خیلی‌ها را دیده بود حتی مرتاضین هند. ایشان ۷۰۰۰ توحید، ۴۰ هزار الله و … را خوانده و خیلی زحمت می‌کشید. در معاصرین کسی را که همانند آقای کشمیری ذکر بگوید، ندیدم. آدم‌شناسی ایشان خیلی قوی بود و نسبت به نقل‌ها و خواب‌ها خیلی دیرباور بود. راه آقای کشمیر ذکر، فکر، معرفت نفس، توسل و … بود.

بعضی اساتید، شاگرد خاصی نداشته و قبل از درس فقط صحبت می‌کردند و همه نوع سخن از هر وادی که می‌شد نقل می‌کردند.

سیره آقای کشمیری بر این بود که: «هر چه استاد طریق گفت به همان اندازه ذکر گفت و از پیش خود و با خواندن از کتابی، نباید اذکار را گفت… و می‌فرمودند نباید از دستور استاد، بیشتر (ذکر) گفت و تجاوز کرد.»

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.