عالم رَبّانی
عالم ربانی یعنی دانشمند الهی، عالم با عمل، عارف به پروردگار. پس مراد ما از دانشمند، در این مقوله عالم ظاهری و ذی فنون در علوم مختلفه نیست بلکه عالمی است که علم الهی آموخته و آموختههای اخلاقی و روحانی را جامه عمل پوشیده و به پروردگارش عارف شده است. پس آنگاه تواند دستگیری کند و هدایت معنوی را به مستعدین برساند.
برای اینکه مقصود خود را به خوانندگان برسانیم از کلمات گهربار امیرالمؤمنین علیهالسلام استمداد میگیریم و فضایل و مراتب معنوی و خصایص نفسانی وارستگان هدایتگر حقایق و معانی را به اختصار یادآوری میکنیم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
۱. مردم سه دستهاند: دسته اول عالم ربّانی هستند (الناس ثلاثه فعالم ربانی و …) (غررالحکم ۲/۱۶۶ ترجمه و تنظیم سید هاشم رسولی محلاتی)
۲. عالم (واقعی) زنده است اگرچه به صورت مرده باشد (العالم حی و ان کان میّتاً) (همان ص ۱۶۳)
۳. دانشمندان همیشه زنده و باقی هستند تا هر زمان که شب و روز پا برجاست؛ خودشان از میان رفتهاند، ولی مثال و نمونهشان در دلها موجود است (العلماء باقون ما بقی اللیل و النهار اعیانهم مفقوده و امثالهم فی القلوب موجوده) (ص ۱۸۴)
۴. نظام دنیا بر چهار چیز برپاست؛ ۱- دانشمندی که به علم خود عمل کند. ۲- … (قوام الدینا با ربع عالم یعمل بعلمه و …) (ص ۱۷۸)
۵. مقام عالم والاترین رتبهها است (رتبه العالم اعلی المراتب) (ص ۱۷۶)
۶. انسان دانا با دل و اندیشه مینگرد (نه به ظاهر حواس) (العالم ینظر بقلبه و خاطره) (ص ۱۶۳)
۷. دانشمندان پاکترین مردماند از نظر اخلاق و کمترین مردماند از نظر ریشه در طمعها (العلماء اطهر الناس اخلاقاً و اقَلّهم فی المطامع اعراقاً) (ص ۱۶۷)
۸. بهبه! به حال عالمی که دانا گشته و خود را نگه داشته و از مرگ ترسیده و خود را مهیّا کرده. اگر از او چیزی بپرسند آشکار کند و اگر نپرسند سکوت کند. سخنش درست و سکوتش نه از راه عجز از جواب است. (ص ۱۷۲)
پس چنین عارفی دانا پیدا شد، وظیفه مریدان و متعلّمین این است:
۱. با دانشمندان همنشینی کن تا بینا شوی (جاور العلماء تستبصر) (ص ۱۷۴)
۲. هرگاه عالم (واقعی) را دیدار کردی خدمتکار او باش (اذا رایت عالما فکن له خادماً) (ص ۱۷۱)
۳. شناخت مرد دانشمند، دینی است که بدان پاداش شود که بهوسیله آن شناخت، آدمی فرمانبرداری خدا را در زمان حیات و نام نیک را پس از وفات خود کسب کند. (ص ۱۸۴)
* در توضیح این نکته معروض میداریم که منظور از عالم ربانی این نیست که ملبّس به لباس معزّر علماء باشد؛ چرا که در السنهٔ روایات از البسه و خرقه به شکل خاص برای رسیدن اعلی مراتب عالم ربّانی شدن سخنی به میان نیامده است و به قول عارفی از لباس کاری ساخته نیست!