وبلاگ

عزلت از برادران

سفیان بن سعید (م 161) گوید: روزی از امام صادق علیه‌السلام اذن گرفتم و بر آن حضرت وارد شدم؛ دیدم در سردابی که دوازده پله داشت ساکن است. عرض کردم: چطور در چنین مکانی هستید، درحالی‌که مردم به شما احتیاج دارند؟

فرمود: ای سفیان؛ 1- روزگار بد شده، 2- احوال برادران دگرگون گشته، 3- نظرها از حق متغیر گردیده، از این جهت عزلت را انتخاب کردم. فرمود: قلم و کاغذی با تو هست. عرض کردم: بلی، فرمود: این سخن را بنویس؛ از تنهائی جزع مکن و خود را به آن عادت بده؛ زیرا برادران فاسد شدند، به‌طوری‌که برادری فقط با تملّق و زبان و تعظیم با دست انجام می‌گیرد. اگر به قلب آنان نگاه کنی مملوّ از زهر سیاه است که به اندک چیزی تو را اذیت می‌کنند.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.