عوارض سلوک بدون استاد
زبدهٔ فضلا، مرحوم ملّا فتحالله شوشتری گوید: محال است کسی این راه را بدون اذن و دستورالعمل مرشد کامل برود و به سلامت برگشته باشد. اشخاص مبتدی و اهل ریاضت اگر بخواهند بدون استاد بروند، گاه باشد که رفتن معایبی برای ایشان حاصل کند؛ اما برگشتن را نتوانند و در منتهای سیر خواهند ماند و به کلی فاسد و ضایع خواهند شد. گاه باشد که محترق گردد و بسوزد و اگر صدمه بر ارکان وجود او فرضاً نرسد، فتنههای عظیم از او به ظهور خواهد رسید که موجب هلاکت خود و نفوس کثیره خواهد بود.
سید علیمحمد باب شیرازی (مدعی امام زمان بودن، مذهب بهائیت) را خودم دیدم که رفته بود، اما به خودی خود رفته بود و نتوانست برگردد و به کلی فاسد و ضایع شد و وجود او مایه فساد در عالم گردید.
جایی که صنایع صوریه بدون استاد کامل، حاصل نشود، چگونه میشود که صفتهای معنویه بدون استاد حاصل گردد؟ خصوصاً چنین صنعتی که اعلی و اجلّ صنایع نفسانیه است.
چون بدون پیر راه بروی، دچار سرگشتگی و آفات و خطرات بسیاری شوی.
گر نباشد سایه او بر تو گول **** پس تو را سرگشته دارد بانگ غول
اگر سایه او نباشد، حتماً صدای غولها و شیاطین تو را حیران میکنند و به تو گزند میزنند.
یک نفر خواب دیده که نماز میخواند. در حین نماز او را بالا میبرند و دوباره پایین میآورند. بعد یک امامزاده او را جایی آورد که عارفی نماز میخواند. تعبیرش این است: این شخص اذکار و نمازهایی را که از پیش خودش و بدون استاد میخوانده معایبی داشته، همینکه صعود میکند سریع نزول میکند. پس روحی به او در خواب نشان میدهد که راه توحید و اعمال بدون کیفیت و تعلیم صحیح، آثارش قلیل است و باید حتماً دنبال عارفی که متصل به حق باشد راه برود و اقتدا کند تا اعمال او کامل و تام باشد و آفت نپذیرد.
آن رهی که بارها تو رفتهای **** بی قلاووز، اندر آن آشفتهای (۱/۲۹۴۴)
هر آن راهی که تو بدون مرشد و راهبر رفته باشی، بیگمان به حیرت و سرگشتگی دچار آمدهای.
حافظ مدتی بدون استاد راه رفت و راه به جایی نبرد و با تجربه از این قضیه چنین نصیحت میفرماید:
به کوی عشق منه بیدلیل راه قدم **** که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد
شاعری در این باره میفرماید:
هر که او بی مرشدی در راه شد **** او ز غولان گمره و در چاه شد
مولانا در مثنوی گوید:
پیر را بگزین که بیپیر این سفر **** هست بس پرآفت و خوف و خطر (۱/۲۹۴۳)
حدیث امیرالمؤمنین علیهالسلام:
۱. چگونه اصلاح میکند غیر خود را کسی که نفس خود را اصلاح نکرده است؟
۲. چگونه هدایت میکند غیر خود را کسی که نفسش گمراه و هدایت نیافته است؟
۳. چگونه میشناسد غیر خود را کسی که به نفسش جاهل است؟
۴. چگونه نصیحت میکند غیر خود را کسی که با نفسش غش کند؟ (غررالحکم)
نظر ابوسعید ابوالخیر:
عارف نامی شیخ ابوسعید ابوالخیر فرمود: اگر کسی به مقامات اعلی برسد و بر اسرار و ضمائر اطلاع گردد ولی او را استادی و راهبری نباشد از وی هیچ نیاید، هر حالت که بدون استاد و از مجاهدت و علم خاصی بود، زیان آن از سودش بیشتر بود.
نظر آیت الحق کشمیری و عارف بالله آقای قاضی:
حضرت استاد نظرشان این بود که بدون استاد نمیتوان در این مسیر قدم برداشت و حرکت بدون هادی و بصیر را ناقص میدانستند.
میفرمود: بدون استاد نمیشود. تمام راهها استاد میخواهد و نبود استاد اخلاق و کمبود ظرف وجود تلامیذ، دو علت عدم رشد تلامیذ (سالکین) از نظر آقای کشمیری بوده است.
مرحوم آقای قاضی رحمهالله علیه فرمودند: کسی که طالب راه و سلوک طریق خدا باشد، برای پیدا کردن استاد این راه، اگر نصف عمر خود را در جستجوی و تفحص بگذراند تا پیدا نماید ارزش دارد و کسی که به استاد رسیده نصف راه را طی کرده است.
مرحوم قاضی فرمودند: الامتثال خیر من الادب (شنیدن و عمل کردن به سخن استاد، بهتر است از ادب و تعارف)
جواب یک سؤال:
عرفا، تَک روی را جایز نمیدانند. چه آنکه در این راه خطرها بیشمارند و غالباً سالک را از پای درمیآورند اگر هم کسی به ندرت بیارتباط به شیخ و استاد بهجایی برسد، باز هم حتماً در اثر همت و امداد پیری غایب بوده است و بهرهٔ آنان که در محضر استاد هستند یقیناً بیشتر میباشد.
چنانکه مولانا فرمود:
هر که تنها نادراً این ره برید **** هم به یاری دل پیران رسید (۱/۲۹۷۴)
دست پیر از غایبان کوتاه نیست **** دست او جز قبضه الله نیست
غایبان را چون چنین خلعت دهند **** حاضران از غایبان لا شک بِهَند
غایبان را چون نواله میدهند **** پیش حاضر تا چه نعمتها نهند