غیبت
اگر کسی پشت سر برادر دینی چیز بگوید که در او نباشد، بهتان است و اگر باشد و آن را منتشر کند چنانچه برادر دینی از گفتن آن ناراحت شود غیبت است. اگر مطلبی را که پشت سر برادر دینی خود میگوید درباره امور ظاهری و آشکار باشد مانند اینکه فلانی آدم عجولی است و یا زود غضبناک میشود و همه این مطلب را میدانند، حکم غیبت ندارد؛ اما امور مستور در بدن یا افعالی که همه یا بعضی نمیدانند و صاحبش ناراحت میشود، اشکال دارد. بر مذّمت این رذیله نکوهش بسیار از امامان معصوم (علیهم السلام) رسیده تا جاییکه فرمودهاند: «غیبت از زنا کردن بدتر است، چون تا آنکسی را که انسان از او غیبت کرده راضی نشود غیبت کننده آمرزیده نخواهد شد.» و فرمودهاند: غیبت شخص را بهسرعت از بین میبرد و تا چهل روز نماز و روزهاش قبول نمیگردد و اوّلین کسی که وارد جهنّم میشود غیبت کننده بی توبه است؛ اما افرادی که برای احقاق حق باید مطالبی درباره دیگری بگویند یا درباره آدمهای فاسق و بی ایمان و کسانیکه پرده حیا را میدرند و اهل منکرات هستند این مطالب غیبت بهحساب نمیآید. برای معالجه این صفت ناپسند لازم است زبان را مهار کند و اسباب غیبت هر چه باشد از شوخی و کینه و حسادت و… را از بین ببرد. با نذر شرعی از گفتن معایب خلق خود را بازدارد و کتابهای اخلاقی در ارتباط با این زمینه را بخواند و در مجالس اهل غیبت شرکت نکند. اگر احیاناً غیبتی کرد از صاحبش رضایت بطلبد و اگر مرده است طلب مغفرت برایش کند. نه غیبت کننده باشد و نه مستمع غیبت؛ چهبسا گاهی استماع غیبت سبب پخش کردن و گفتن آن شود. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمود: «در شب معراج به افرادی گذر کردم که رویهای خود را با ناخن میخراشیدند، از جبرائیل درباره اینان پرسیدم. گفت: اینان غیبت کنندگان و کسانی بودند که آبروی مردم را میریختند.» تازه اگر در مجلسی غیبت برادر دینی شد اگر انسان بتواند آن را رد کند، خداوند هزار شرّ را در دنیا و آخرت از او میگرداند.