لعن کردن
وقتی کسی را لعن میکنند میخواهند او از درگاه خدا رانده شود و دور گردد و به عذاب الهی دچار گردد.
لعن کردن برای افراد متجاوز و رهبران فاسق و افراد ستمگر به حقوق ایتام و مظلومان اشکالی ندارد امّا در حق مؤمن و مسلمان و صاحب حقّ و مانند اینها درست نیست. مؤمن لعّان نیست تا به خطا و نسیان و اشتباه کسی را مورد لعنت قرار بدهد. در بغض نسبت به دشمنان خدا و رسول و امام، لعنت کردن رواست؛ چنانکه زیارت عاشورا بهترین گواه صادق این مطلب است. علّت لعن معلوم است. اینان ازنظر فسق و دشمنی جایگاه لعنت را داشتند و درنتیجه اولاد و تابعین اینان هم پا فراتر نهادند و به کشتن امام و یاران و فرزندانش اقدام کردند و سبب لعنت و رانده شدن از بارگاه الهی گشتند. پیامبر صلیالله علیه و آله، ابوسفیان را لعن کرد و امیرالمؤمنین علیهالسلام، معاویه و عمروعاص و ابوموسی اشعری را لعنت میکردند. هرگاه مسلمانی لعنت میشود، اگر از خطایش توبه کرده باشد لعنت به گوینده بازمیگردد. گاهی عدّهای براثر جهالت مردگان را لعنت میکنند که این جایز نیست. پیامبر خدا صلیالله علیه و آله زنی که شترش را لعن کرده بود و همچنین مردی که شتری را لعن نموده بود مورد سرزنش قراردادند. اگر دائماً زبان را به لعن عادت دهد بعداً مشکل پیدا میکند؛ مگر لعنت فرستادن به افرادی که جایزاللعن هستند. پس کنترل زبان لازم است و لعّان باید بترسد وقتی طرف قابل لعن نباشد، لعن به خودش برمیگردد.