محو

گفته می‌شود که روز امتحان، یاد داشتن علوم صرف و خشک بدرد نمی‌خورد. مثلاً اگر کسی کشتی او در دریا دارد غرق می‌شود، داشتن ده‌ها علوم برای نجات، هیچ اثری ندارد. تنها داشتن علم و عمل شناگری و غریق نجاتی بدرد او می‌خورد؛ یعنی در روز امتحان محو می‌بایست، نه علم نحو و بیان و اصول و … یعنی سالک در طریقت، باید رذایل را محو و در حق فانی شود تا در آزمایش پیروز شود. گر چه از نظر اصطلاحی محو عام‌تر و فنا خاص‌تر است. لذا فرموده‌اند: اهل محو به دریای حقایق پیوسته‌اند، چون از اوصاف ناپسند بشری رسته‌اند؛ و تا زمانی که شخص گرفتار علوم ظاهری و صفات ناصواب عُجب و تکبر و انیّت و … است، خرش به گِل مانده و توان حرکت ندارد. علامهٔ واقعی کسی است که به محو رسیده و به جهان فانی زودگذر دل نبسته باشد و گرفتار اصطلاحات علوم نشده باشد و به شهود و کشف، به اسرار و حقایق رسیده باشد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.