مدرسه ما این است
روزی بعضی از صحابه به خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله آمدند و گفتند: «شخصی هست که با کافران میآمیزد و نه با مسلمانان. نه نمازش را دیدهایم و نه لهو و لعبش را، صفات دیوانگان را هم ندارد. نصیبه جویی عاقلان را هم در او نمیبینیم. جماعتی هم صفت او را آغاز کردهاند.»
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «اکنون او را ببینید و سلام مرا برسانید و بگویید: پیامبر مشتاق دیدار شماست؛ اما حرفهای زیادی به او مگوئید و او را مرنجانید.»
آنها سلام پیامبر صلیالله علیه و آله را به او رساندند. بعد ساعتی بیامد و بنشست، هم پیامبر صلیالله علیه و آله و هم او حرفی نزدند. پیامبر صلیالله علیه و آله هم وقت آمدن و هم وقت رفتن نسبت به او فروتنی کرد. مدرسه ما این است، مدرسش بزرگ است و کارش به دل (نه به سخن) است.