مدعیان دروغین
مدعیان دروغین، باطن ابلیسی دارند و ظاهری انساننما که مدعی پیشوایی میشوند؛ و سادگان را از طرق مختلف، به دام خود اندازند. پس درست نیست که دست بیعت، به اینان داد. مثلاً شکارچی برای صید، آواز پرندگان درآورد؛ یعنی تقلید کند؛ تا پرنده هوایی، صدای همجنس خود را بشنود و از هوا به زمین آید و در دام این صیاد افتد. مدعیان، سخنان مردان الهی را میدزدند و حفظ میکنند و تقلید حرفها و کارهای ایشان کنند؛ تا آدمهای سادهلوح را به دام خود بیندازند. کار اینان با حیله و بیشرمی میباشد که آخر مریدان را افسردهخاطر کنند. اینان بهظاهر، پیکرهای همانند شیر طریقت دارند، ولی کارشان باطل است. چنانکه مسیلمه در زمان پیامبر صلیالله علیه و آله، ادعای پیامبری کرد و رسولالله، او را مُسَیلمه کذّاب خواند و یک سال، بعد از پیامبر، در جنگی به هلاکت رسید.
مدعیان دروغین در لباس ناصحین، دارای بیانات شیوا و ظاهری جذّاب میباشند. سخنان اندرزگونه، برای معرفت و سلوک آنان، همانند سیری را میماند که درون باقلوا میریزند. جامهٔ زیبا دارند، اما در زیر آن، زشتیهای بدن مخفی است. چون دارای حقیقت نیستند؛ نکتهها و دستورالعملهای آنان، برای به دام انداختن افراد سادهلوح، همانند قند زهر آلودهٔ درون شربت گلاب است. بهظاهر، مریدان لذّتی از آنان میبرند اما روح آنان نتواند سیر کند. اگر ظاهرِ نقره و سفید و نو دارند، ولی ریاکاری آنان، سبب سیاه شدن دست و لباس میگردد. اگر آتش، سرخ و دارای شعله است؛ اما از خواص آن، سیاه کردن دل و ایمان است. اینان مانند صاعقهاند که روشنی میدهند؛ ولی همان، سبب ضعف بینایی چشم میگردد. بیچاره مریدان ساده که مفتون و مغبون کلمات آنان شوند که همانند قلّادهای بر گردن مستمعین افتاده است. از آنجائی که قوهٔ تمییز از عقل رفته باشد و مدعی، ظواهر را طبق قواعدی جذاب و پر هنر بکار میبرد که مریدان خام، اگر مرادش بگوید بمیر، میمیرد.