مقام توسّل
۱- اشاراتی به معانی:
توسّل: دست به دامان شدن، بهوسیلۀ چیزی به کسی نزدیکی جستن، اعتصام، وسیله قرار دادن، دستاویز، تمسّک و… .
۲- اشاراتی از قرآن:
۱- يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ… : ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الهی پیشه کنید و در جستجوی وسیله برای رسیدن به او باشید… (مائده: ۳۵)
۲- أُولَٰئِكَ الَّذيٖنَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذٰابَ رَبِّكَ كٰانَ مَحْذُورًا: آن کسانی را که ایشان میخوانند در پی وسیله (برای تقرّب) به او هستند کدامیک از آنها (به او) نزدیکترند و به رحمت وی امیدوارترند و از عذابش میترسند چراکه عذاب پروردگارت درخور پرهیز است. (اسراء: ۵۷)
۳- اشاراتی از احادیث:
۱- پیامبر صلیالله علیه و آله: «امامان از فرزندان حسین علیهالسلام هستند، هر کس از آنان اطاعت کند خداوند را اطاعت نموده و هر که آنان را نافرمانی نماید خدا را نافرمانی کرده، آنان دستگیرۀ محکم الهی هستند و وسیله بهسوی خداوند.» (عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۵۹)
۲- امام علی علیهالسلام در بیان آیۀ «وَابتَغُوا اِلَیهِ الوَسیلَة…» فرمودند: «من وسیلۀ خداوند هستم.» (تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۶۹)
۳- حضرت زهرا علیهاالسلام: «ما واسطۀ الهی در میان مخلوقاتش و برگزیدگان خدا و جایگاه قدس اوییم.» (شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۱۱)
۴- امام سجّاد علیهالسلام: «خداوندا من وسیلهای در درگاهت ندارم مگر عواطف محبّت آمیز تو و دستآویزی جهت رسیدن به تو ندارم مگر عطاهای رحمت تو و شفاعت پیغمبرت…» (بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۱۴۹)
۵- امام باقر علیهالسلام: «هر که خداوند را بهوسیلۀ ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفق خواهد شد و کسی که غیر از ما اهلبیت را وسیله گرداند ناامید و هلاک خواهد گشت.» (امالی شیخ طوسی، ج ۱، ص ۱۷۵)
۶- امام باقر علیهالسلام: «(شما شیعیان) از دیگران (غیر شیعه) حاجت نخواهید تا در روز قیامت وسیلۀ عرض حاجت آنان به محضر رسول اکرم صلیالله علیه و آله نگردید.» (بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۵)
۷- امیر مؤمنان علیهالسلام: «برترین چیزی که متوسّلان به خداوند سبحان میتوانند بهوسیلۀ آن توسّل بجویند، عبارت است از: ایمان به خدا و رسول او و جهاد در راه خدا…» (شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۷، ص ۲۱)
۸- رسول اکرم صلیالله علیه و آله: «وسیله درجهای است نزد خداوند که بالاتر از آن درجهای نیست.» (کنز العمال، ح ۳۹۰۷)
۹- امام صادق علیهالسلام در دعای ندبه در بیان اوصاف پیامبران الهی و اولیاء خدا فرمود: «…خداوندا آنها را واسطۀ درگاهت و وسیلهای بهسوی رضا و خشنودی خود قرار دادی.» (مفاتیحالجنان، دعای ندبه)
۱۰- امام صادق علیهالسلام: «ما (اهلبیت) سبب و وسیلۀ خدا بین شما و پروردگار عزّوجلّ هستیم.» (بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۰)
۴- نکتهها:
* توسّل در اصطلاح به معنای واسطه قرار دادن امور خیر و افراد صالح و مقرّب درگاه الهی برای برآورده شدن درخواست و اجابت دعا است. شخص یا موضوع محل توسّل، هر آن کس یا شیئی است که نزد خدا محترم است، مانند صفات و اسمای الهی یا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و دعای او یا اولیاء و فرشتگان و حاجت درخواست شده میتواند امری دینی و معنوی و یا حاجتی دنیوی و مادی باشد.
* بنا بر روایات شیعی، وسیله مفهومی گسترده دارد و میتواند شامل واجبات و مستحبّات شرعی، دعای صالحان و مؤمنان و یا حتّی خود اولیای الهی شود.
* وقتی برادران یوسف از کردۀ خود پشیمان شدند به جای اینکه مستقیم از خداوند درخواست عفو کنند یعقوب را واسطه قرار دادند و از او خواستند برایشان نزد خدا طلب بخشش کند.
* حضرت آدم علیهالسلام پس از رانده شدن از بهشت با توسّل به پیامبر صلیالله علیه و آله و اهلبیت علیهالسلام مورد عفو قرار گرفت. (۱) پیامبران پیشین نیز به مقام پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله توسّل میجستهاند. (۲)
* زیارتنامهها و دعاهای رسیده از پیامبر صلیالله علیه و آله و اهلبیت علیهمالسلام سرشار از مضامین مربوط به توسّل و سوگند دادن خدا به حق پیامبر صلیالله علیه و آله و امامان است که خود نوعی از توسّل به شمار میرود. (۳)
* روایاتی که بر مشروعیت توسّل گواهی میدهند، در منابع اهل سنّت نیز به چشم میخورد. از جمله روایت مرد نابینایی که با توسّل به پیامبر صلیالله علیه و آله بینایی خود را باز یافت (۴) و یا حدیثی از عایشه که از پیامبر صلیالله علیه و آله نقل کرده است امیرالمؤمنین علیهالسلام نزدیکترین وسیله به خداوند است. (۵)
* سیرۀ مسلمانان صدر اسلام و یاران پیامبر صلیالله علیه و آله نشان میدهد که توسّل به صالحان و پاکدامنان امری مقبول و پسندیده بوده است. مِن جمله:
توسّل عمر به عبّاس بن عبدالمطلب در هنگام طلب باران. (۶)
متوسّل شدن صفیه (عمۀ پیامبر) و سرودن اشعاری در رثای وی. (۷)
توسّل مردی به پیامبر صلیالله علیه و آله در زمان خلافت عثمان با راهنمایی عثمان بن حنیف. (۸)
و توسّل بلال بن حارث به پیامبر صلیالله علیه و آله برای طلب باران. (۹)
به نوشتۀ زینی دحلان تتبّع در اذکار و ادعیۀ پیشینیان موارد بسیاری از توسّلهای آنان را به دست میدهد. (۱۰) ابن حَجَر هَیتَمی برخی از اشعار شافعی را آورده که در آن آل پیامبر علیهمالسلام صریحاً وسیلۀ قرب الهی معرفی شدهاند. (۱۱) بنا بر روایتی مالک بن انس در گفتگویی با منصور دوانیقی چگونگی زیارت پیامبر اکرم و توسّل به ایشان را به وی آموخت. (۱۲)
* در روایات اهلبیت علیهمالسلام به آنچه میتوان بدان توسّل جست، تصریح شده است، ازجملۀ آنها: ۱- ایمان به خدای یگانه و پیامبر صلیالله علیه و آله؛ ۲- جهاد در راه خدا؛ ۳- اخلاص؛ ۴- برپاداشتن نماز؛ ۵- پرداخت زکات؛ ۶- روزۀ ماه رمضان؛ ۷- حج و عمره؛ ۸- صلۀرحم؛ ۹- صدقۀ پنهانی و آشکار؛ ۱۰- قرآن؛ ۱۱- اسماء و صفات؛ ۱۲- توسّل به دعای مؤمنان و صالحان؛ ۱۳- توسّل به دعای پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله؛ ۱۴- توسّل به خود پیامبر صلیالله علیه و آله و ائمّه و اهلبیت علیهمالسلام؛ ۱۵- هر کار نیک و صالح.
* بعضی از دشمنان اسلام (مانند وهابیت) توسّل را منافات با توحید دانسته و گویند بنده باید تنها از خدا کمک بخواهد و کمک خواستن از غیر خدا شرک است. درحالیکه موافقان توسّل (شیعه) میگویند: نفی کمک خواستن از غیر خدا با اعتقاد به استقلال وسیلهها از خدا، قابلقبول است نه نفی استعانت از خداوند با وسایل و وسایط (که در آیات و روایات بیان شد).
* و نیز مخالفان توسّل گویند: توسّل به دعای پیامبر صلیالله علیه و آله و صالحان، فقط در زمان حیات آنان صحیح است و پس از مرگ دیگر کاری از آنان برنمیآید و توسّل صحیح نیست. درحالیکه میگوییم زندگی با توجّه به آیات قرآنی، پس از مرگ نیز ادامه دارد و زندگی انبیاء و اولیاء پس از انتقال آنان به عالم برزخ نیز ادامه دارد همانگونه که بهتصریح قرآن، زندگی شهیدان پس از مرگ نیز میباشد. پیامبران که مقام بالاتری نسبت به شهیدان دارند، بعد از مرگ ظاهری نیز زندهاند.
* بنا بر قرآن کریم و سنّت، امکان اتصال انسان موجود در دنیا به ارواح انسانها در عالم برزخ وجود دارد. گفتگوی صالح پیامبر و شعیب علیهالسلام با امّت هلاک شدۀ خود (اعراف: ۷۸-۷۹) و اینکه در قرآن نیز خدا به پیامبر صلیالله علیه و آله فرمان میدهد تا با پیامبران پیشین گفتگو کند. (زخرف: ۴۵)
* امامان با اذن و اجازۀ خداوند از حال و شرایط زندگی انسانها باخبر بوده و میتوانند در بهبود شرایط مادی و معنوی افراد اثرگذار باشند و هر چه پیروی، توسّل و ارتباط با آنها بیشتر باشد، این آثار نیز بیشتر خواهد بود.
* در دعاهایی که از معصومان رسیده و نیز زیارات ائمّه علیهمالسلام، تصویری درست از توسّل مشروع را به ما نشان میدهد و نیز در کتب ادعیه نمازهای مخصوصی برای توسّل به پیامبر صلیالله علیه و آله یا هر یک از امامان ذکر شده است. معروفترین دعاها، دعای توسّل است که فرازی از آن را اشاره میکنیم: «…ای رسول خدا، ما بهوسیلۀ تو به خدا روی آورده و از او شفاعت و به او توسّل میجوییم… .»
* قسم دادن خداوند به حق پیامبر و امامان و صالحان نیز یکی از شیوههای توسّل مشروع است مانند اینکه گفته شود: «اللّهم إنّی أسئَلُکَ بِجٰاهِ مُحَمَّدٍ» یا «اللّهُمَّ إنّی أسئَلُکَ بِحَقِ کُل مؤمنٍ مَدَحتَه فیٖه»
* شخص گنهکار به خاطر پارهای از جنبههای مثبت (مانند ایمان، عمل صالح و…) شباهتی با اولیاءالله پیدا میکند و آنها با کمکهای خود او را بهسوی کمال سوق میدهند و از پیشگاه خداوند تقاضای عفو کرده و بهعبارتدیگر قرار گرفتن موجود قویتر و برتر در کنار موجود ضعیفتر و کمک نمودن به او در راه پیمودن مراتب کمال را توسّل گویند.
* هدف از توسّل، معمولاً به جهت رسیدن به حاجاتی چون آمرزش گناهان، کسب کمالات معنوی، دستیابی به امور مادی مورد نیاز و نجات از شداید و گرفتاریها است.
* متوسّل شدن به افراد، در حقیقت توسّل به مقام روحانی آنهاست که روح خود را پرورش داده و به کمالاتی رسیدند و روح برای بقاست نه برای فنا، پس به افرادی که در قید حیات نیستند، میتوان متوسّل شد؛ و همانطور که در امور مادی مانند برطرف شدن گرسنگی به غذا توسّل میجوییم در امور معنوی چون تقرّب به خدا نیز میتوان به انبیاء و اولیاء توسّل پیدا کرد؛ زیرا خدا دنیا را دار وسایط و اسباب قرار داده و آنان مجرای فیض الهیاند.
* از شرایط توسّل آنکه باید دست از طلب برنداشت و اگر گدایی بلد نیستیم، آنها آقایی را بلدند؛ و باید توسّلمان دائمی باشد نه مقطعی و کوتاه.
* از مهمترین توسّلات: زیارت عاشورا، زیارت ششم امیرالمؤمنین علیهالسلام، زیارت آل یس و…
اذکار: صلوات، یونسیه.
قرآن: یس و…
نماز: جعفر طیّار، استغاثه به حضرت زهرا علیهاالسلام و…
از مقامات شبیه به هم: مقام شفاعت، مقام معتصمین.
* وقتی فیض را میخواهیم از بالا بگیریم، واسطه میخواهد. به این واسطه فیض را میگیریم که بدان توسّل گویند.
قرآن، ائمّه معصومین علیهمالسلام، اولیای خدا، نماز، ذکر، ختومات، ادعیه، زیارت، زیارتنامهها و روضهخوانی و نذر و… در واقع همه واسطهاند و دست به دامن شدن به این اسباب برای گرفتن فیض را توسّل گویند.
* توسّلات و ادعیه زاد همیشگی سالکان است.
* توسّلات در همه حال خوب است و هفتهای یکی دو بار و بهصورت پراکنده فایده ندارد؛ توسّل باید دائمی و با کیفیت باشد.
* در توسّل باید یاری، کمک و استغاثه باشد.
* از عالم ربّانی سید عبدالکریم کشمیری سؤال شد: نزدیکترین راه برای توسّل کدام است؟ فرمود: «به دلت نگاه کن؛ ببین با کدام یک از ایشان (ائمّه) انس بیشتری داری و دلت بیشتر پیش کدامیک از ایشان میرود.» (یک موقع انسان میبیند که با یکی از ائمّه انس خاص دارد و کشش بیشتر دارد). (۱۳)
* در یک زمان میتوان چند توسّل داشت؛ و با یک توسّل میتوان چند حاجت خواست درصورتیکه حوایج لازم و ملزوم هم باشند نه اینکه در یک راستا نباشند. مثلاً کسی که محبّت و معرفت میخواهد و از آن طرف تأثیر کلام در نفوس هم بخواهد این دو در یک راستا نیستند.
ولی مثلاً در نماز شب میخواهیم از یاران خاصالخاص حضرت بقیّه الله (عج) شویم، از طرف دیگر میخواهیم محبّت و معرفتی که به اولیاء در طول تاریخ دادهاند، با اسباب و لوازم به ما بدهند که این دو در راستای همدیگرند.
* راههای توسّل یا با واسطه یا بیواسطه. گاهی بهصورت مستقیم و بیواسطه به عالی متوسّل میشویم مثل زیارت. گاهی هم با واسطه است. مثلاً سورۀ یس تقدیم میکنیم به یکی از ائمّه علیهمالسلام.
* در زیارت جامعه کبیره آمده: «بِکُم اَخرَجنا الله مِنَ الذُلِّ و فَرَّجَ عَفّا غمرات الکروب: بهوسیلۀ شما (ائمّه) خداوند ما را از خواری نجات داد و موجهای گرفتاری را برطرف کرد.»
خداوند در همۀ امور بهوسیلۀ نمایندگان خویش تدبیر عالم را انجام میدهد. امام صادق علیهالسلام فرمود: «ما میان شما و خداوند واسطهایم و خدا برای مخالف ما در هیچ کاری خیر قرار نداد.» (۱۴)
* در سیرۀ اهل معرفت، توسّل و زیارت ائمّه علیهالسلام از اسباب تامّی است که هیچگاه آن را ترک نمیکنند؛ مستقیم یا غیرمستقیم هر کس در درجات خود فقیر است و احتیاج به غنی دارد؛ چه حوائج شخصی باشد یا نوعی، امور مادی باشد یا معنوی.
درنتیجه خلفای الهی که قدرت تامّه و کامل دارند میتوانند متوسّلین و زائرین را رهنمود و دستگیری کنند و خواستههای آنان را برآورده سازند، مخصوصاً کسانی که از دوستان آنان باشند. (۱۵)
* در واقع زیارت نوعی توسّل است. (۱۶)
* مولی عبدالصّمد همدانی فرموده: وصیت میکنم تو را که در زیارت مقابر و مشاهد اولیاءالله کوتاهی ننمایی و از بواطن ایشان استمداد فیض بنما که چون بر سر مزار باشی خاطر متوجّه روحانیت آنان خواهد شد؛ زیرا که مقابر را خاصیتی است که منقطع میسازد زوائد خاطر را، خواه اهل کمال و خواه اهل عذاب که روحانیت ایشان در آن خاک است.
اما اهل کمال چون کسب کمال در این بدن کردهاند و این بدن در آن خاک مدفون است و روحانیت خود کامل را نظری خاص با ابدان خاک خود است…
پس بر سر مزار کاملان نفع و اثر فیض لازم است. پس هر آن کس که به روی نیاز و اعتقاد صادق برود، جاذب فیض خواهد بود. (۱۷)
* حضرت نوح اسامی پنجتن را بر کشتی خود نوشت و با مدد از ایشان کشتیاش نجات یافت. (۱۸)
* امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «داود اسم مرا میخواند، آهن برایش نرم میشد.» (۱۹)
* آیت الحق سید عبدالکریم کشمیری فرمودند: وقتی از پدرم اجازۀ زیارت کاظمین که کنار بغداد بود میخواستم، نمیگذاشت و میگفت: اگر به بغداد بروی، تو را عاق میکنم (آن روزها بغداد از همۀ شهرهای عراق بدتر بود) و میگفت: آنجا دو امام مدفون است اگر پایت به بغداد بیفتد، به ریش سفید امیرالمؤمنین عاقت میکنم.
از حساسیتهای پدر به من و فشارهای این شکلی روزی به حرم جدّم امیرالمؤمنین علیهالسلام رفتم و به امیرالمؤمنین متوسّل شدم و از پدرم (به خاطر اینکه کار حرامی انجام نمیدادم) شکایت کردم.
پدرم حضرت علی علیهالسلام را در خواب دید که امام با اشارۀ دست و کلام شیوا فرمود: «من از شکم تا سر عبدالکریمم» بعد از آن پدرم خیلی به من کاری نداشت. (۲۰)
* نیاز از غیر او بگسل، توسّل کن به دامانش
همه شاهان عالم را گدای این حسن بینی (حجتالاسلام نیّر)
* از استاد سید عبدالکریم کشمیری سؤال شد: برای تماس با ارواح بزرگان اهل معرفت چه چیز خوب است؟ فرمودند: خواندن قرآن و هدیه به روحشان. (۲۱)
* در زیارت جامعه کبیره آمده: «وَ هُدی مَن اعتَصمَ بِکُم: هدایت یافت هر کس به دامن شما چنگ زد.»
زیرا که هدایت جز با توسّل به ولایت تحقّق نمیگیرد.
* بعد از وفات امام کاظم علیهالسلام عدهای امامت را خاتمه یافته تلقی کردند و به واقفیه موسوم شدند. از جمله افرادی که حال توقّف پیدا کرد، عبدالله بن مغیره کوفی بود. گوید:
من واقفی بودم و بر همین حال اعمال حج را به جا آوردم. ولی در من اضطراب پدید آمد. در خانۀ خدا خود را «ملتزم» نمودم و در جایگاه عبادت ایستادم و مشغول به دعا و توسّل شدم و از خدا طلب هدایت نمودم. به دلم الهام شد که به امام رضا علیهالسلام مراجعه نمایم. لذا به مدینه رفتم و چون به درب منزل امام رسیدم، به غلام آن حضرت گفتم: به آقایت بگو مردی از عراق بر در خانه است.
ناگاه از درون خانه صدای امام بلند شد: عبدالله بن مغیره داخل شو! چون بر آن جناب وارد شدم و نظرش به من افتاد، بدون مقدمه فرمود: خدا دعای تو را مستجاب فرمود و به دین خود هدایت کرد. من هم عرض کردم: گواهی میدهم که تو حجّت و امین خدا بر خلق او هستی. (۲۲)
……………………………………………………………………………………………
منابع:
۱) الدر المنثور سیوطی، ج ۱، ص ۶۰-۶۱
۲) امالی صدوق، ص ۲۱۸
۳) زیارت پیامبر، زیارت جامعه
۴) سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۴۱
۵) شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲، ص ۲۶۷
۶) صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۶
۷) ذخائر العقبی، طبری، ص ۲۵۲
۸) المعجم الکبیر، طبرانی، ج ۹، ص ۳۰
۹) الدرر السنیه، دحلان، ص ۱۸
۱۰) همان، ص ۳۱
۱۱) همان، ص ۱۸۰
۱۲) وفاء الوفاء، سمهودی، ج ۴، ص ۱۳۷۶
۱۳) میناگر دل، ص ۶۹
۱۴) شرح فقرۀ ۱۴، زیارت جامعه کبیره
۱۵) روح و ریحان، ص ۸۷
۱۶) شرح زیارت جامعه کبیره، فقره ۱۹۵
۱۷) بحر المعارف، ج ۱، ص ۶۵
۱۸) یکصد موضوع، ج ۲، ص ۱۷۳
۱۹) یکصد موضوع، ج ۲، ص ۱۷۳
۲۰) آفتاب خوبان، ص ۱۵
۲۱) آفتاب خوبان، ص ۸۹
۲۲) یکصد موضوع، پانصد داستان، ج ۲