وبلاگ

مقام لجأ، ملجأ (پناهگاه)

۱- اشاراتی به معانی:

ملجأ: پناهگاه، پناه گرفتن به کسی.

۲- اشاراتی از قرآن:

۱- …وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ…: ….و دانستند که پناهی از خدا جز به سوی او نیست… (توبه: ۱۱۸)

۲- لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلًا لَّوَلَّوْا إِلَيْهِ وَهُمْ يَجْمَحُونَ: اگر پناهگاه یا غارها یا سوراخی (برای فرار) می‌یافتند شتاب‌زده به‌سوی آن روی می‌آوردند. (توبه: ۵۷)

۳- اشاراتی از احادیث:

۱- پیامبر اکرم (ص): «خداوندا… تویی ملجأ من پس به تو التجا می‌آورم و تویی پناه من (نگهبان من) پس به تو پناه می‌برم.» (مهج الدعوات، ترجمۀ طبسی، ص ۱۳۵)

۲- امام صادق علیه‌السلام از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل کردند که فرموده است: «پیوسته در میان فرزندان من خواهد بود آن شخصیتی که مورد اطمینان و ملجأ و پناه مردم است.» (یعنی امام). (بخش امامت، ترجمۀ ج ۲۳ تا ۲۷ بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۷)

۳- ابو بصیر از حضرت صادق علیه‌السلام نقل کرد که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: در یک خطبۀ خود – «من .. پناه هر ضعیف و ملجأ هر ترسان و رهبر مؤمنین به جانب بهشت…. هستم.» (همان، ج ۲، ص ۱۶۹)

۴- امام علی علیه‌السلام: «خود را در تمامی کارها در پناه خدای قرار ده که خود را پناه نگاه‌دارنده محکمی قرار داده‌ای.» (غررالحکم، ص ۱۶۱)

۵- امام علی علیه‌السلام: «به تقوی پناه برید که آن سپری است قوی و استوار، هر که بدان پناه برد او را حفظ کند و هر که بدان بپیوندند نگاهش دارد.» (غررالحکم، ص ۱۷۹)

۶- امام علی علیه‌السلام: «…و جز درگاه او (خدا) برای تو از او پناهی نیست.» (غررالحکم، ص ۳۶۹)

۷- امام علی علیه‌السلام: «بسا پناه جوینده از چیزی که تباهی او در همان است.» (غررالحکم، ص ۴۳۳)

۸- امام علی علیه‌السلام: «کسی که به باطل پناه برد عزیز نشود.» (همان، ص ۶۴۳)

۹- امام علی علیه‌السلام: «آیا (جز در پناه لطف و مهر خدا) راه رهایی یا گریزگاه یا پناهی یا جایگاه امیدوار یا قرارگاه یا جای رفتنی هست.» (همان، ص ۸۶۵)

۱۰- امام علی علیه‌السلام: «یار نیک برترین پناه و در دوستی پایدارتر است.» (همان، ص ۱۰۵)

۴- نکته‌ها:

*پناهگاه به جایی گویند که برای جان و سلامت به آن پناه می‌برند و از انواع پناهگاه‌هایی که در قرآن به آن اشاره شده، غار است. که پیامبر (ص) به آنجا پناهنده شده است (که در سورۀ توبه آیۀ ۴۰ به آن اشاره شده) همچنین اصحاب کهف نیز به غار پناه بردند. (کهف: ۱۰)

نوع دیگر پناهگاه کوه می‌باشد که پناهگاه طبیعی برای انسان و نعمتی از سوی خداوند می‌باشد. «…وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا…» (نحل: ۸۱)، خویشاوندان پناهگاهی دیگر برای انسان می‌باشند. کعبه نیز، پناهگاه و جایگاهی امن برای مردم مسلمان می‌باشد. پناهگاه بودن کعبه برای مردم، از نعمت‌های خداوند برای مسلمانان است و از همۀ این پناهگاه‌ها امن‌تر خداوند می‌باشد.

* ملجأ اعتماد دل به حصول مراد است. (۱)

* برخی از عبارت‌هایی که در دعای جوشن کبیر در موضوع پناهگاه آمده است عبارت‌اند از:

۱- یا ملجأی عند اضطراری: ای پناهگاهم در ناچاری‌ام (پریشانی‌ام).

۲- یا ملجأ العاصین: ای پناهگاه گنه‌کاران.

۳- یا ملجأ کل مطرود: ای پناه دهندۀ رانده‌شدگان.

۴- یا حرز من لا حرز له: ای پناهگاه آنکه پناهگاهی برای او نیست.

۵- یا من لا مفزع إلا إلیه: ای آن‌که نیست پناهگاهی جز به سویش.

۶- یا من إلیه یلجأ المتحیرون: ای آنکه به‌سوی او پناه برند سرگردانان.

۷- یا من إلیه یفزع المذنبون: ای آنکه به‌سوی او پناهنده شوند گنه‌کاران.

۸- یا من یجیر و لا یجار علیه: ای آنکه پناه دهد و پناه داده نشود.

۹- و ……

و کسی می‌تواند پناهگاه مردم باشد که بتواند مظهر پناهگاه گنه‌کاران، رانده‌شدگان، سرگردانان و …. باشد.

* امام زمان علیه‌السلام در جواب گروهی این‌چنین نوشتند: «آیا ندیدید چگونه برای شما پناهگاهی (یعنی ائمه) قرار داده شده تا بدان پناه بگیرید و رهبرانی (انتخاب شده) که به‌وسیلۀ آن هدایت شوید. (۲)

افراد دانی، ضعیف و مضطر به اشخاص عالی، قوی و مجیب پناه می‌برند تا خوار نگردیده و مغلوب نشوند و همچنین حاجت خود را از مجیب بگیرند. در دعای منتظر از نائب اول، حضرت به خداوند چنین می‌گوید: «ما را بدخواه و کینه‌جو و خشم بر خاندان محمّد قرار نده و به‌راستی به تو پناه می‌برم، پس از این صفات پناهم ده.» (۳)

پس به زبان قال و حال باید به امام زمان (عج) پناه برد تا ما را از غلبۀ هوای نفس، بیچارگی، جهل و اشتباه پناه دهند.

* چه غم ز سرزنش یار و طعنۀ اغیار
مرا که سایۀ لطف تو در پناه کشید (۴)

* درجات تقوی را نهایت نیست، آنچه در اول قدم پناهگاه سالک می‌شود در تقوی، در قدم ثانی گریزگاه او شود چراکه حسنات المریدین سیئات المقربین است.

* و از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده که فرمود: «دعا، کلید سعادت و گردنبند رستگاری است و بهترین دعا آن است که از سینۀ پاک و قلب پرهیزگار صادر شود و مناجات علت نجات و اخلاص علت خلاص است، وقتی ناله و آه زیاد شود خدای تعالی پناهگاه است.» (۵)

* محمّد بن اسماعیل بن بزیع که از راویان موثّق و صدوق است از امام رضا علیه‌السلام روایت کرده که فرموده است: «خداوند بر آستانۀ ستمگران کسانی را در خدمت خود دارد که به‌وسیلۀ آن‌ها براهین خود را روشن می‌کند و در مملکت به آن‌ها قدرت می‌دهد که از دوستانش دفاع کنند، و به دست آن‌ها امور مسلمانان را اصلاح می‌کند، چه آن‌ها پناهگاه مؤمنان از آسیب و زیان، و مرجع حاجتمندان شیعۀ ما می‌باشند. خداوند به‌وسیلۀ آنان ترس مؤمنان را در سرای ستمگران از میان می‌برد، آنان به‌راستی مؤمن‌اند، و امنای خدا در روی زمین می‌باشند…» (۶)

* هر شخص گمراه و یتیم و مسکین و ضعیف و بیمناک دنبال پناهگاهی می‌گردد که او را نجات دهد و باید دانست که بعد از خدا، اهل‌بیت علیهم‌السلام و اولیاءالله پناهگاه خوبی برای آنان می‌باشند؛ و در روایتی از امیرمؤمنان علیه‌السلام آمده که: «منم هادی، منم مهدی، منم پدر یتیمان و مسکینان و شوهر بیوه‌زنان، منم پناهگاه هر ضعیف و محل امنی برای هر بیمناک، منم رهبر مؤمنان به‌سوی بهشت، منم ریسمان محکم، و…» (۷)

* پناهگاه تمام موجودات همان کسی است که آن‌ها را از نیستی به هستی و از عدم به وجود آورده و تمام امور به دست قدرت ازلی او انجام می‌گیرد.

* کنعان پسر نوح که ننگش آمد با نوح به داخل کشتی برود، برای نجات خود از غرق شدن به قلۀ کوه رفت (هود: ۴۳) و هرچه بیشتر به کوه نزدیک شده و خلاصی می‌جست از پناهگاه خود دورتر می‌شد؛ درحالی‌که پناهگاه اصلی، نمایندگان الهی می‌باشند.

* اگرچه انسان مقام بسیار والایی دارد، ولی همۀ انسان‌ها به چنان مقامی که شایستۀ آن‌هاست نمی‌رسند؛ هر از چندگاه یکی از انسان‌ها به تمام معنی بدین حقیقت دست می‌یابد. همان‌طور که کائنات نسبت به انسان همانند قالبی است و انسان روح آن قالب شمرده می‌شود، آن انسان یگانه هم جان همۀ انسان‌ها و به‌منزلۀ مردمک دیدۀ آنان است. همۀ انسان‌ها نسبت به او چون قوالبند – او خلیفه‌الله است – تجلی و مظهر ذات الهی است. به هر اسمی که می‌خواهد خوانده شود در عالم واقع بدو (عبدالله) گویند. او به مرکز سنگ‌آسیا (قطب) مانند است همان‌طور که سنگ‌آسیا بر محور قطب می‌چرخد، جهان نیز دور مرکز وجود قطب می‌گردد. او گوش به الهامات درونی خود دارد، عالم نیز از وی پیروی می‌کند؛ از این‌رو به آن انسان (قطب) اطلاق می‌شود. ولی قطب واقعی همان قطب الاقطاب است. این شخص چون ملجأ و پناهگاه مردم است، (غوث) نیز نامیده می‌شود. (۸)

* قضیۀ زلزله آمدن در کربلا و فرار مردم از حرم امام حسین علیه‌السلام به‌طرف بیرون:

مرحوم حاج اسماعیل دولابی می‌فرمود: سالی قبل از انقلاب در کربلا بودم و همه مشغول زیارت بودند. پس زلزله آمد همه از توی حرم به بیرون در حال فرار بودند و به هم فشار می‌آوردند. بااینکه حرم امام حسین علیه‌السلام پناهگاه بود، اما مردم از پناهگاه فرار می‌کردند.

* رسول خدا (ص) فرمود که جبرئیل گفت: شنیدم از خداوند عزوجل که می‌گفت: «لا اله الا الله، قلعه و پناهگاه من است. پس هر که در این پناهگاه داخل شود از عذابم در امان است.» (۹)

و منظور آن است که هر که در وادی توحید وارد شود از عذاب خدا در امان است و وادی توحید همان ارتباط با وجه الله است که بر او منکشف گردد و تمام عالم را به دیده توحید بنگرد.

* امام باقر علیه‌السلام در تفسیر آیۀ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ…» فرمود: این آیه اختصاص به ما دارد. ای ابواسحاق، سابقون به خیرات علی و حسن و حسین علیهم‌السلام و ائمه از ما اهل‌بیت هستند و… ما کهف و پناهگاه شما هستیم مانند پناه اصحاب کهف و ما کشتی نجات شما هستیم مانند کشتی نجات نوح و ما باب آمرزش در رحمت و مغفرت و ریزش گناهان شماییم مانند در آمرزش در بنی‌اسرائیل. (۱۰)

* لجأ توجه قلب است به حق به وصف افتقار و فاقت، حقیقتش تذلل سرّ است در قرب عظمت.(۱۱)

توجه دل‌ها به الله تعالی است به صدق فاقت و رجاء. واسطی رحمت‌الله گفت: «کسی که در صدق فاقت و لجأ جز هنگام مرگ نباشد، پیوسته اوقات خواری بر او باقی می‌ماند.» و بعضی اهل فهم گفته‌اند در معنی کلام حق‌تعالی که می‌فرماید: «…أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ…: …درآور مرا درآوردی به‌راستی و نیکویی و بیرون بردنی به‌راستی و نیکویی…» (أسراء: ۸۰) با این آیت محمّد (ص) از نفس خود صدق لجأ را به صدق فاقت در پیشگاه حق ظاهر ساخت و به صدق لجأ بواطن مرتب و منظم می‌گردد. (۱۲)

* پیر هرات فرماید: «میدان بیست و دوم لجأ است، از میدان توکل میدان لجأ زاید.»

لجأ باز پناهیدن است به یک جا، و آن سه رکن است: لجأ زبان است و لجأ دل است، و لجأ جان. لجأ زبان اعتذار است، و لجأ دل افتقار است، و لجأ جان اضطرار است، معنی اضطرار اشتیاق است.

توکل کار به وی سپردن است، و لجأ خود را به وی سپردن است. توکل از وی بیوسیدن است (توقّع داشتن)، و لجأ وی را بیوسیدن.

متوکل به عطاء آرام گیرد، و خداوند لجأ به وی آرام گیرد؛ و در راه لجأ حجاب نیست، و سود آن را حساب نیست. هر کجا لجأ نیست حقیقت او را مایه نیست و لجأ پیرایۀ درستکاران است و حلقه در
حق، به دست جویندگان است. (۱۳)

شیخ روزبهان می‌فرماید: معنی لجأ نزدیک به فرار از غیر خدا است. و آن طلب سکون قلب است به الله در الله از ترس تفرقه از او، و آن‌چنان است که عارف به عبودیت و اخلاص در معرفت امتحان می‌شود، از الله تعالی بر او کیفیتی از پناهگاه‌های صفات ظاهر می‌گردد، و او از صدمه‌های بلیات به خدا پناه می‌برد.

عارفی گفت: لجأ فرار از عقوبت امتحان به‌سوی الله است چنانکه پیامبر (ص) فرمود: «اعوذ بمعافاتک من عقوبتک : از عقوبت تو به بخشش تو پناه می‌برم.» (۱۴)

* در عصر ما، فریادرس‌تر و غوث و کهف همۀ بی‌پناهان، امام زمان (عج) می‌باشد و در روایتی از امام باقر علیه‌السلام در مورد ویژگی‌های امام مهدی (عج) آمده که می‌فرماید: اوسعکم کهفا و….: مهدی (عج) از همۀ شما مردمان را بیشتر پناه می‌دهد و…. (۱۵)

و در مراتب بعدتر، اولیاء الهی قرار دارند که مظهر پناه دهندگی می‌باشند.

* در آیۀ ۳۳ سورۀ انفال آمده که: «ای پیامبر (ص)، تا زمانی که تو در میان امت هستی خداوند آنان را عذاب نمی‌کند.» یا در روایت معروفی از امام صادق علیه‌السلام آمده که فرمودند: «اگر حجت خدا نبود، مسلماً زمین، ساکنانش را فرو می‌برد.» (۱۶)، و چقدر عذاب‌های دنیوی از قبیل سیل، زلزله و آفات ارضی و سمائی و… به خاطر وجود یک ولی خدا در آن منطقه و شهر دفع شد، مانند آن روایتی که اگر مؤمنی از یک قبرستان بگذرد خدا تا چهل روز عذاب را از آن‌ها برمی‌دارد. اشاره به عظمت مؤمن و در پناه بودن مردم با حضور این نوع افراد را دارد که نباید پناهگاه‌های طبیعی مانند کوه و…. را با آن‌ها مقایسه و یا در زمان نزول عذاب مقدم کرد.

* امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «همانا خدا به‌واسطۀ یک مؤمن نابودی را از قریه برمی‌دارد. (۱۷)

* امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «به قریه‌ای که هفت مؤمن در آن باشد عذاب نرسد.» (۱۸)

* حاج اسماعیل دولابی می‌فرمود: «مؤمن کاملی در شهری بخوابد صد هزار نفر مردم در ایمن خواهند بود.»

* فرار از دشمن آسان است اما فرار از خود، سخت است تا به پناهندگان معنوی برسی، چراکه نفسانیات غالب است و بوی آلودگی و رسوبات بعضی رذایل، نمی‌گذارد فرار کرد و به پناهگاه ائمه و اولیاء رسید. مگر با زاری و توسل و استغاثۀ مدام.

* در روایات اشاره به شهر قم در جهت پناه بردن از شرّ فتنه‌ها نیز اشاره شده است مانند آنجا که امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هنگامی‌که فتنه‌ها همۀ شهرها را فرابگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است.» (۱۹)

………………………………………………………………….
منابع:

۱) کشف‌المحجوب، هجویری، ص ۵۰۰

۲) الغیبه طوسی، ص ۲۸۵

۳) کمال‌الدین، ج ۲، ص ۵۱۲

۴) حلاج، ص ۳۹

۵) ترجمۀ عدة الداعی، ج ۱، ص ۱۴۹

۶) راه روشن، ترجمۀ محجه البیضاء، ج ۱، ص ۲۶۰

۷) راه روشن، ج ۴، ص ۲۴۱

۸) مولانا جلال‌الدین، ص ۲۶۱

۹) معادشناسی، ج ۵، ص ۱۱۱

۱۰) امام شناسی، ج ۴، ص ۱۸

۱۱) شرح شطحیات، ص ۶۲۱

۱۲) اللمع، ص ۳۶۷

۱۳) صد میدان، پیر هرات

۱۴) مشرب الارواح، ص ۱۳۸

۱۵) بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۸۴

۱۶) غیبت نعمانی، ص ۱۵۵

۱۷) اصول کافی، ج ۳، ص ۳۴۵

۱۸) همان، ص ۳۴۶

۱۹) بحارالانوار، ص ۲۱۴، ح ۲۶

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.