مقام منّت
۱- اشاراتی به معانی:
منّت: نیکی، احسان، قطع و بریدن.
ممنون: منّت گذاشته شده بر او.
منّان: بسیار احسان کننده که یکی از اسماء خداست.
۲- اشاراتی از قرآن:
۱- لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ…: خدا بر اهل ایمان منت نهاد که فرستادهای از خودشان در میان آنها برانگیخت که بر آنان آیات او را بخواند و آنها را پاک گرداند و کتاب و حکمت (احکام و حقایق) را بیاموزد… (آلعمران: ۱۶۴)
۲- فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا…: چون به کافران برخوردید، گردن بزنید و چون آنها را از کار انداختید (و اسیر شما گشتند) بند را محکم کنید، پس از آن یا منّت نهید و یا خونبها گیرید تا صورت جنگ بشکند… (محمّد: ۴)
۳- اشاراتی از احادیث:
۱- ابی الصباح گوید: امام باقر علیهالسلام به حضرت صادق علیهالسلام نگاه کرد که راه میرفت، فرمود: این را میبینی؟ این از کسانی است که خدای عزوجل فرماید: «ما میخواهیم بر آن کسان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت نهیم و پیشوایشان سازیم و وارث زمینشان کنیم.» (اصول کافی، ترجمۀ مصطفوی، ج ۲، ص ۷۹)
۲- امام علی علیهالسلام: «برترین چیزی که خداوند بدان بر بندگانش منّت گذارده دانش و خرد و حکومت و عدالت است.» (غررالحکم، ص ۲۳۴)
۳- امام علی علیهالسلام: «بهراستیکه خداوند هر که را خردی درست و کرداری راست دهد، نعمت را نزد وی آشکار و منّت بزرگی بر وی نهاده است.» (غررالحکم، ص ۲۶۷)
۴- از دعاهای امام سجّاد علیهالسلام: «….و بر من منّت گذار به تندرستی و ایمنی و سلامتی و…» (صحیفۀ سجّادیه، ترجمۀ فیضالاسلام، ص ۱۵۴)
۵- از دعاهای امام سجّاد علیهالسلام: «بار خدایا بر من منّت گزار به حج و عمره و زیارت قبر پیغمبرت…» (همان، ص ۱۵۵)
۶- از دعاهای امام سجّاد علیهالسلام: «حمد و سپاس خداوندی را که بر ما منّت نهاد و پیامبر خود محمّد صلیالله علیه و آله را به رسالت بر ما فرستاد.» (همان، ترجمۀ آیتی، ص ۳۵)
۷- از دعاهای امام سجّاد علیهالسلام: «….بر ما منّت بنه و عفو خود نصیب ما کن…» (همان، ص ۷۳)
۸- امام سجّاد علیهالسلام: «ای خداوندی که از گناهان خلق نیکو در میگذری و از اینرو زیر بار منّت تو هستند….» (همان، ص ۸۲)
۹- امام سجّاد علیهالسلام: «بار خدایا…. بر من منّت نه و شوق خود در دل من افکن.» (همان، ص ۱۴۱)
۱۰- صادق آل محمّد (ص) فرمود: «….امیرالمؤمنین علیهالسلام کسی است که خدا در دلیلهای خود بر مؤمنین منّت نهاد و آن بزرگوار را به فضیلتهای خود مخصوص گردانید…» (ترجمۀ اثبات الوصیه، ص ۲۳۸)
۴- نکتهها:
* درحالیکه در فرهنگ ایرانی اسلامی منّتگذاری بهعنوان امری ناپسند مطرح است اما یکی از نامهای الهی منّان است و این نشان از آن دارد که منّت از سوی خدا بر خلق، سزاوار میباشد؛ و آن منّتی که ناپسند میباشد منّتی است که شخص احسان کننده، احسانش را به رخ احسان شده، بکشد که باعث مکدّر شدن نعمتش میشود، که به آن منّت قولی نیز میگویند.
* اما منّت در مورد خداوند، در اصطلاح قرآنی به معنی نعمت بخشی میباشد که از آن به منّت فعلی تعبیر میکنند. (۱)
* منّتهای الهی بخششهای بیانتظاری است که بی توقّع چیزی از سوی خدا به خلق داده میشود و آنان را از غیر خدا بینیاز میکند. اما مصادیق منّتهای الهی شامل منّتهای مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی است. منّتهایی چون اسلام و کتب آسمانی و پیامبران از منّتهای معنوی الهی در دنیا به انسان است. تزکیه و تعلیم انسان در دنیا و آخرت و بخششهای مادی و معنوی در بهشت از دیگر منّتهای الهی است.
* در قرآن کریم، واژۀ منّت و مشتقّات آن ۲۵ مرتبه تکرار شده که ۱۱ مورد از آن مربوط به منّت خداوند بر بندگان بوده و ۸ مورد از آن مربوط به منّتهای بندگان و یا نهی از بندگان از منّت نهادن بر دیگران است که نشان از اهمیت این موضوع است.
* برخی از برجستهترین منّتهای الهی و مصادیق آن در قرآن عبارت است از:
۱- منّت پیامبر و تزکیه و تعلیمات الهی: (که در سورۀ آلعمران آیۀ ۱۶۴ میباشد که در قسمت اشاراتی از قرآن بیان شد).
۲- منّت اسلام و ایمان: که خداوند در سورۀ حجرات آیۀ ۱۷ میفرماید: …اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ: …خداست که با هدایت کردن شما به ایمان بر شما منّت میگذارد اگر راستگو باشید.
ازآنجاییکه نعمت اسلام و ایمان دارای مراتب است خدا بر مؤمنان منّت گذاشته. (آلعمران: ۱۶۴) و این نعمت را با ولایت علوی علیهمالسلام چنان اتمام و اکمال کرده که دیگر نیازی به هیچ کس و چیزی دیگر نباشد. (مائده: ۳)
۳- بهرهمندی از نعمتهای زمین: از دیگر منّتهای بزرگ الهی بر انسان این است که زمین را بهگونهای آفریده تا انسان بتواند همۀ نیازهای خود را در آن برآورده سازد. (اسراء: ۷۰) زیرا از سیاق این آیه به دست میآید که خدا در مقام امتنان به بشر به این مسئله توجه داده است. (۲)
۴- منّت بر پیامبران: از نظر قرآن، انتخاب پیامبران بهعنوان پیامبر، خود منّتی بر ایشان است تا ایشان را از دیگران در هدایت بینیاز کند. خدا میفرماید: پیامبرانشان به آنان گفتند: «ما جز بشری مثل شما نیستیم، ولی خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منّت مینهد و ما را نرسد که جز به اذن خدا برای شما حجتی بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.» (ابراهیم: ۱۱) ازجمله منّتهایی که خدا بر پیامبران گذاشته میتوان به نجات آنان از قتل در کودکی، صنعت و ساختن انسانی و پرورش ویژه و مانند آنها اشاره کرد. (طه: ۳۷ تا ۴۱)
۵- منّت بر مستضعفان و حاکمیت آنان: از نظر قرآن حکومت جهانی و نهایی از آن صالحان است (انبیاء: ۱۰۵). و در سورۀ قصص آیات ۵ و ۶ میفرماید: «و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم و در زمین قدرتشان دهیم و از طرفی به فرعون و هامان و لشکریانش آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند بنمایانیم.»
۶- منّت آزادی: از منّتهای بزرگ الهی رهایی انسانها از افراد شرور میباشد. چنانکه بنیاسرائیل و حضرت موسی علیهالسلام و هارون علیهالسلام را نجات داد. خداوند در سورۀ صافّات آیات ۱۱۴ و ۱۱۶ میفرماید: «و در حقیقت بر موسی و هارون منّت نهادیم و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ رهانیدیم و آنان را یاری دادیم تا ایشان غالب آمدند.» همچنین خدا در آیاتی از منّتی چون رهایی از حاکمیت و سلطۀ فرعون و رهایی از قتل و بازگشت به مادر و مانند آنها اشاره میکند و میفرماید: «وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَىٰ…: و بهراستی بار دیگر (هم) بر تو منّت نهادیم…» (طه، آیات ۳۷ تا ۴۱)
۷- قوانین روشن: از نظر قرآن، یکی از بزرگترین منّتهای الهی بر بشریت قوانین روشنی است که زندگی آنان را سامان میدهد. (آلعمران: ۱۶۴) خدا در آیاتی دیگر نیز این منّت بزرگ را به اشکال گوناگون تبیین میکند و مثلاً خطاب به موسی و هارون علیهالسلام میفرماید: «وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ: و آن دو را کتاب روشن دادیم.» (صافّات: ۱۱۷) باید توجه داشت که در اصطلاح قرآنی در بیشتر موارد کتاب به قوانین مکتوب اشاره دارد، مانند قوانین نماز و روزه و مانند اینها.
۸- صراط مستقیم: از منّتهای بزرگ الهی، صراط مستقیم اسلام است. (حجرات آیه ۱۷ و نیز آلعمران آیه ۱۶۴) خدا در جایی دیگر میفرماید: «وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ: و هر دو را به راه راست هدایت کردیم.» (صافّات: ۱۱۸)
* از نظر قرآن برخی از مصادیق منّتهای ناپسند انسانی عبارت است از:
۱- منّت گذاری ایمان و اسلام آوری: برخی از تازهمسلمانان بر پیامبر (ص) منّت میگذاشتند که اسلام آوردهاند. خدا این نگرش آنان را نقد کرده و میفرماید: «از اینکه اسلام آوردهاند بر تو منّت مینهند بگو بر من از اسلام آوردنتان منّت مگذارید، بلکه این خداست که با هدایت کردن شما به ایمان بر شما منّت میگذارد، اگر راستگو باشید.» (حجرات: ۱۷)
۲- منّت در اعمال صالح: از دیگر منّتهای زشت، منّت در کارهای خیر و صالح میباشد و عملی که با منّتگذاری از خلوص و اخلاص بیرون رود، خداوند چنین عملی را به سبب بیتقوایی فرد نمیپذیرد، زیرا خدا تنها اعمال صالح و صحیح را از متّقین میپذیرد. (مائده: ۲۷) که در سورۀ بقره آیۀ ۲۶۴ فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ….».
البته در قرآن یک منّت از سوی انسان امری پسندیده دانسته شده است و آن منّتی است که انسان بر کافر حربی میگذارد و او را اسیر میکند و در میدان جهاد هنگامۀ پیروزی و غلبه بر دشمنان گردن نمیزند. [که آیهاش در قسمت اشاراتی از قرآن بیان شد]. در این آیه ابتدا سخن از کشتن کفّار و اسیر کردن آنهاست، اما بعد از بیان این دستورات الهی، سخن از آزادسازی به میان آمده، چراکه این امر میتواند موجب تغییر در نوع فکر اسراء کفّار و گرایش قلوب آنها بهسوی اسلام باشد.
* پس منّت قولی، یعنی اظهار نعمت سابق و به رخ کشیدن آن بهصورت زبانی امری قبیح بوده و از آن نهی شده است؛ زیرا منافات با اخلاص و تقرّب داشته و ثانیاً بندگان در انعام استقلال ندارند؛ بلکه تفضّل و توفیقی است که خداوند به آنان عنایت فرموده و ثالثاً آنچه بخشیده، از خود او نیست، بلکه از آن خداست و باعث ضایع شدن ثواب میشود. البته در یک مورد دارای قبح نبوده و استثنا شده که اگر شخصی به کفران نعمت بپردازد، جهت متوجه کردن او، منّت جایز و نیکو میگردد.
اما در منّت فعلی، که به تحقق انعام و احسان در خارج بهصورت فعلی و حقیقی گفته میشود؛ مثلاینکه شخصی به دیگری نعمت زیاد و ارزشمندی بدهد که میگویند: فلانی بر فلانی منّت گذاشت. این نوع منّت، پسندیده میباشد و منّتهای خداوند بر بندگان نیز از این قسم میباشد. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ…: خدا بر مؤمنان منّت نهاد (نعمت بزرگی بخشید)…» (آلعمران: ۱۶۴).
* منّت نهادن با توجه به شرایط افراد، از دلایل خاصی ناشی میشود که برخی از آنها در راستای رشد و عزّتمندی انسان است و برخی دیگر در جهت تحقیر انسانهاست. مانند سورۀ قصص آیۀ ۵ که فرمود: «ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.» که اینجا منّت فعلی خداوند است که بندگان ضعیف خود را که در دستان ظالمان خوار شدهاند، به قدرت رسانده و وارث ستمگران نماید.
و یا در سورۀ شعراء آیۀ ۱۸ فرمود: «(فرعون) گفت: آیا ما تو را در کودکی در میان خود پرورش ندادیم و سالهایی از زندگیات را در میان ما نبودی؟!» این سخنان فرعون مصر، در برابر حضرت موسی علیهالسلام، نوعی استفهام انکاری است که او برای تحقیر و خوار کردن موسی، بر احسانهای گذشتۀ خود به او تأکید نمود. (۳)
* یکی از آثار مثبتی که برای منّت فعلی میتوان تصوّر کرد این است که، با منّت نهادن و بخشش بر گناهان و حتّی دشمنان میتوان زمینه را برای رشد و هدایت آنها آماده کرد مانند سورۀ محمّد آیۀ ۴ که بیان شد.
* در قرآن، افرادی که مشمول منّتهای الهی بودند را میگوید که برخی عبارتاند از:
۱- حضرت موسی و هارون علیهالسلام: در سورۀ صافّات آیات ۱۱۴-۱۱۶ فرمود: ما به موسی و هارون نعمت بخشیدیم! و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم.
۲- یوسف و برادرش بنیامین: که در سورۀ یوسف آیۀ ۹۰ خداوند به آن اشاره میکند: «….گفت: (آری) من یوسفم، و این برادر من است! خداوند بر ما منّت نهاد.»
* روزبهان منّت را از مقامات نقبا شمرده و میفرماید: «منّت وصف قدم است. هرگاه عارف در این دریا قرار گیرد، مجاهدات و ریاضات از وی ساقط میشود، و بیشتر حالش رفاهیت و انس و حسن رجاء میباشد، او را جز شمارش انفاس کاری نیست.»
عارف گفت: کامل در معرفت در دریای امتنان غرق میشود و مبتدی در دریای عبودیت. (۴)
منّت دو قسم است: محموده و مذمومه. اما منّت محموده منّت حق است بر خلق.
شما نیز بعد از تحصیل مرتبۀ مرشدین، ارشاد مسترشدین فرمایید و منّت نهید و متخلّق باشید به اخلاق الهیّه و متّصف به صفات حقّانیه. (۵)
* المنة لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است (حافظ)
* پس ای مرد پوینده بر راه راست
تو را نیست منّت خداوند راست (سعدی)
………………………………………………………………..
منابع:
۱) مفردات راغب، ص ۷۷۷
۲) المیزان، ج ۱۳، ص ۱۵۵
۳) تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۲۶۰-۲۶۱
۴) مشرب الارواح، روزبهان، ص ۲۲۴
۵) رسائل شاه نعمتالله ولی، ج ۴، ص ۴۳۹