نغمه
بدان که نغمهها و نواها در عالم وجود بسیار است؛ اما درون انبیاء و اولیاء را نغمههاست. اگر کسی به آنها نزدیک شود، از طرب و نوای آنان، شور و هیجان و اشتهای صادقی بهسوی گلزار معانی باز شود. البته که گوش حسّی، این نغمهها را نشنود که گوش ظاهر به خاطر بعضی معاصی و محدودیتهایی که دارد نتواند ماوراء را درک کند. اگر جنّیان نغمه دارند، انسان با آنها حشر و نشر ندارد تا بشنود چگونه نوایی دارند؛ اما با انبیاء و اولیاء در حشر و نشر است و نغمهٔ آنان بالاتر از همهٔ موجودات است. کسانی میتوانند نغمهٔ درون آنها را بشنوند که فقیر و نیازمند مطلق به آنان که غنی هستند، باشند. آنها به همه میگویند: از غیر خدا روی برگردانید تا نغمه را بشنوید. آنها اسرافیل زمان هستند تا کدام مردهدلی با دَم اسرافیلی آنها حیات پیدا کند. بله این نغمه و سروش و نوا، مختص اینان است و بس که مردگان را به بانگی به حیات معنوی میرسانند؛ و این نکته نباید فراموش شود که مطلق هر نوا و آواز از حضرت حق است، اگر چه از حلقوم بندهای جاری شود که آن بنده خاص، همان کسی است که چشم و دست و زبان حق شده و ظهور اسماء و صفات الهی در او متجلّی میشود. (که حدیث قرب نوافل، اشاره به این گروه دارد). چون آنها دربست برای خدایند، خدا هم برای آنهاست، پس نغمههای آنان روح فزا و حیاتبخش میباشد.