وحدت

ارواح آدمیان، قبل از آنکه به این عالم بیایند، صاف و زلال بودند. تعیّنی نداشتند و منبسط و بدون قید بودند. چون به این عالم آمدند، دچار صورت‌ها و رنگ‌ها و کثرات و … شدند. در عالم امر، هیچ نزاع و ضدّیت و دوئیّت نبود، بلکه وحدت بود. اگر سالک بخواهد در این عالم خلق، به قلعه توحید برسد، باید از صورت‌ها و تعینات و کثرات بگذرد تا به سرّ وحدت آگاه شود. وجود مطلق، حق‌تعالی است و همه، غیر او وجود مقید دارند. چند صباحی لباس امکانی پوشند و بعد از اینجا به عالم مجردات روند و متصل به عالم ارواح شوند. وحدت، یعنی از اوئیم و به سوی او بازمی‌گردیم. آن‌کس که به معرفت باطنی یافت که از ملکوت به ناسوت آمده و سپس از ناسوت به ملکوت، مراجعت می‌کند، او می‌تواند وحدت را دریابد که همه موج‌ها از آب دریاست فقط چند صباحی در قوس نزول، نمودی که دارند هستی نماست و دوباره این موج‌ها در آب دریا جذب می‌شوند.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.