وسوسه

شیطان بر بنده مسلط نمی‌شود، مگر به وسوسه کردن در وقتی‌که انسان از ذکر خدا اعراض کرد و امر او را کوچک شمرد و نواهی را انجام داد و آگاهی او را بر سِرّش فراموش کرد.

وسوسه چیزی است که از خارج قلب به اشارهٔ شناسایی دل و مجاورت طبع (خیال) به وقوع می‌پیوندد. هرگاه وسوسه در قلب جا کرد، شخص را به سرگردانی و ضلالت و کفر می‌کشاند.

خداوند عزوجل بندگانش را به لطف دعوت و دشمنی شیطان را به آن‌ها گوشزد کرد و فرمود: «شیطان برای شما دشمن است پس او را دشمن بگیرید». (فاطر: ۶)

پس با شیطان همانند شخص غریب با سگ چوپان رفتار کن، وقتی‌که سگ به او حمله می‌کند ناچار به صاحب سگ یعنی چوپان پناه می‌برد تا سگ از حمله کردن، بازماند.

همان‌طور هر وقت شیطان به طرف شما آمد تا شما را از راه حق گمراه کند و یاد خدا را به فراموشی سپارد، شما از شرّ او به خدایت و خدای او پناه برید، چرا که خداوند حق را بر باطل غالب کند و مظلوم را یاری می‌نماید.

خداوند فرمود: «شیطان را بر آنان که ایمان آورده‌اند و بر خدا توکل کرده‌اند، تسلط و برتری نیست». (نحل: ۹۹)

البته بر فریب و آمدن شیطان و روش‌های وسوسهٔ او قدرت نخواهی یافت، مگر دائماً مراقب خود باشی و استقامت بر محضر خدمت و هیبت آگاه او داشته باشی و بسیار یاد او کنی.

اما کسی که اوقات خود را بیهوده صرف کرد، در صید شیطان قرار گیرد. پس عبرت بگیر از شیطان که خود را گول زده و تکبر نموده، چرا که عمل و عبادت و بصیرت و جرئتش او را به غرور و عجب کشاند.

علم و معرفت و استدلال عقلی‌اش باعث شد که تا ابد مورد لعنت قرار گیرد. با این توصیف دیگر نمی‌شود به نصیحت و دعوتش اعتماد کرد.

پس به ریسمان محکم‌تر الهی چنگ بزن و آن پناه بردن به خدا و اضطرار و احتیاج در هر نَفَس به‌سوی خدا تحقق می‌پذیرد. اگر طاعتی داری مواظب باش شیطان آن‌ها را در جلو چشمت تزیین ندهد، زیرا ممکن است شیطان نود و نه باب از خیر را برویت باز کند و در صدم بر تو غالب شود. پس مخالفت با او کن و راه نفوذ را بر او ببند و با میل او مقابله کن.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.