ولی کامل
سالک در زیر سایهٔ عارف واصل و عاقل کامل تربیت شود که روح او همانند سیمرغ، بر حقایق معنوی سیر میکند. این ولی کامل مظهر اسماء و صفات حق است، ولی خداوند نقاب گذاشته تا همه او را نشناسند، پس زیر سایهٔ چنین ولیّ رفتن، از همهٔ طاعات بالاتر است. همانطور که در احادیث فرمودهاند: عبادت بدون ولایت علی علیهالسلام، هیچ ارزشی ندارد و اینان واصلان به ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند و هر فرمانی از اینان بهحق است و لازمهٔ متابعت، این است که از دشمن پنهان درون و وساوس، نجات پیدا خواهد کرد. پس مرید باید تسلیم مرشد حقیقی شود و مطیع او گردد، همانند متابعت موسی از خضر. چون بعضی مسائل اولیاء قابلهضم نیست، نباید شکوه کرد؛ چنانکه خضر به موسی فرمود: صبر کن، اگر نتوانی این کارها را درک کنی، میان من و تو فراق ایجاد شود. خضر کشتی را شکست و نیز کودکی را کشت، ولی موسی لب به اعتراض گشود، در حالی دست خضر، دست خدا بود و هر سه کارش به حکمت الهیه انجام داد. پس کار اولیاء بهحق، عین مشیت خداوندی است و عدم ادراک مرید نباید، لب به شکایت گشود.