کلمات
کلمات پُر نقش، زود بیمغزی آن ثابت و رسوا گردد. گفتار عرفاء و اولیاء را نقل کردن به شیوههای گوناگون، اگرچه بالفعل جذبهای دارد، اما بعد از مدتی پوستش میماند و مغز گفتار پوچ میشود. همیشه پوست، مغز بد را میپوشاند و الفاظ، پوشانندهٔ خرابیهای باطنی است؛ اما مغز و جان درون، وقتی حقیقت داشته باشد و بامعنی باشد، صاحبانش همیشه دوستدار واقعی و اولیاء مخفی خداوند هستند. پوچی و عمق نداشتن کلمات افراد ظاهربین که گرفتار پوست الفاظ شدهاند، کمکم بر مستمعان و مخاطبان دانا و باتجربه ثابت میشود؛ اما اولیاء که هیچ صنعت کلامی ندارند، اگر کوتاه گویند، مغز کلامش جانافزا و روحبخش میباشد و برای قابلین دوام دارد.