وبلاگ

گفتار نهم

۱- نیرو می‌گرفتیم

ما وقتی خدمت ایشان می‌رسیدیم احساس می‌کردیم نیرو می‌گیریم و سبک می‌شویم.

۲- مکاشفات

ایشان به طور کلی روی مکاشفات خودشان هم خیلی تأکید نمی‌کردند و تا مطمئن نمی‌شدند، ارزشی برایش قائل نمی‌شدند (که فرمود: کسی که حقایق را واقعاً دیده به مطالب صوری دل نمی‌بندد)

۳- احتیاط درگذشتگان

ایشان نه‌تنها خود در این مورد (ادعای رؤیت امام زمان علیه‌السلام) ادعایی نداشتند بلکه به ندرت هم پیش می‌آمد که قضیهٔ تشرف فردی را تأیید کنند حتی در مورد گذشتگان هم خیلی با احتیاط صحبت می‌کردند.

ما چند بار خود شاهد بودیم در مورد کسانی که می‌آمدند و ادعای رؤیت می‌کردند ایشان ابتدا تأملی می‌کردند و بعد می‌فرمودند: این مسائل را جدی نگیرید.

۴- جدّی نگیرید

ایشان ما را پرهیز می‌دادند و می‌فرمودند: اگر شنیدید مثلاً فلان آقا ادعای رؤیت یا تشرف به خدمت حضرت را کرد، جدی نگیرید و این مسائل را به اهلش بسپارید، چرا که فقط اهل‌فن می‌دانند که ادعای یک نفر با موازین شرع مطابقت دارد یا نه.

۵- تشرّف نداری

آیت‌الله کشمیری می‌فرمودند: ما با یکی از آقایان در نجف، هم‌صحبت بودیم و مجالست داشتیم. بعد از مدتی شنیدم که عده‌ای از جوانان پاک‌دل در شب جمعه (یا شب‌های شنبه) خدمت آن آقا می‌روند و از او در مورد حضرت ولی‌عصر علیه‌السلام سؤال می‌کنند و ایشان هم پاسخ می‌دهد.

گفتم: ایشان عالم درس خوانده‌ای هستند و به سؤالات پاسخ می‌دهند تا این مرحله اشکالی ندارد، ولی اگر از این مرحله فراتر رود و آن‌هایی که به مجلس او می‌روند به این باور برسند که او خدمت حضرت تشرف دارد آن وقت خطرناک می‌شود.

یک روز من به منزل آن آقا رفتم و دیدم هفت یا هشت نفر از جوانان نشسته‌اند و مرتب گریه می‌کنند بعد از اینکه مجلس تمام شد، از او پرسیدم: تو به این جوانان گفته‌ای که تشرّف نداری؟ گفت: نه. گفتم: چرا اجازه می‌دهی که این جوانان سرگردان باشند؟ آنان فکر می‌کنند حرف‌هایت وحی مُنزل است و این مسائل را از محضر حضرت پرسیده‌ای یا از جانب حضرت افاضه شده است؛ بعد گفتم: این بساط را جمع کن.

۶- انتظار فرج

ایشان می‌فرمودند: طبق آنچه در روایات است افضل اعمال انتظار فرج است و روی مسئله فرج (امام زمان علیه‌السلام) خیلی تأکید می‌کردند و می‌فرمودند: شیعهٔ واقعی کسی است که همیشه در انتظار این فرج و گشایش باشد و عبادت واقعی همین است.

۷- ملاقات جعفر آقای مجتهدی

ملاقات جعفر آقا مجتهدی و آقای کشمیری به این صورت بود که یک روز حاج تقی براتی شاعر، به من گفتند: سیدی جلیل‌القدری از نجف به قم آمدند و مرد خارق‌العاده‌ای است و مستأجر ماست از من جویای جعفر آقای مجتهدی شده است گفتم باشد و خدمت جعفر آقا مجتهدی رسیدم و عرض کردم سیدی به نام آقای کشمیری از نجف آمده و می‌خواهد شما را ببیند.

اشک در چشمان او حلقه زد و گفت شما حرف ایشان را می‌زنید عطر امیرالمؤمنین علیه‌السلام را استشمام می‌کنم. دو روز بعد ملاقات انجام گرفت و تا یک سال قبل از فوت ایشان باهم رفت و آمد داشتند.

۸- دوری نجف

فرمودند: غربت دوری نجف را با دیدن جعفر آقا پر می‌کنم یک همدم و مونسی دارم که زبان همدیگر را می‌فهمیم.

۹- استاد

تأکید فراوان به داشتن استاد داشتند.

۱۰- شخصیت جامع

شخصیت عرفانی ایشان بیشتر در ذکر و فکر بود و من در چهل سال شخصیت جامعی مثل او ندیدم.

۱۱- ذکرهای مردافکن

به همه، اسماء الله می‌داد؛ به ظرفیت آن شخص نگاه می‌کرد و به تناسب و نیاز ذکر می‌دادند و تأکید می‌کردند باید به تعداد معین گفته شود. ذکرهای او مرد افکن بود.

۱۲- دریایی از معارف

مردی بود خلیق، کریم انفس، منیع الطبع، مهربان و شیوهٔ سلوکی‌اش شوقی بود، نه خوفی و دارای سعهٔ صدر بود.

این اواخر ساکت بود؛ او دریایی از معارف بود گاه‌گاهی طوفانی می‌شد و ما ساحل‌نشینان را زلال آب فرامی‌گرفت و استفاده می‌کردیم.

۱۳ – شیوه‌اش آزاد

در فقه مجتهد و در عرفان مجتهد و صاحب‌نظر؛ و شیوه‌اش غیور و آزاد بود.

۱۴- قوت ذکر ایشان

با اینکه محضر خیلی از بزرگان را درک کرده‌ام ولی از لحاظ ذکر هیچ‌کدام را به قوّت ایشان ندیده‌ام.

۱۵- راه رفته

از لحاظ شخصیتی ایشان فرد خیلی خود ساخته و راه رفته‌ای بود.

۱۶- شعر حافظ را تکرار کنید

وقتی که انگشتر و تسبیح‌های هدایا که از بزرگان به ایشان رسیده بود را به سرقت بردند، منزل ایشان رفتم و سلام کردم ایشان فرمودند: «سلام‌علیکم اهلاً و سهلاً» دیدم قبض دارند. عرض کردم حافظ لسان‌الغیب است و می‌فرماید:

دلی که غیب‌نماست و جام جم دارد **** به خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد

فرمودند: بله آقاجان تکرار کنید، دوباره خواندم و گفتند: رحمة الله علیه.

اگر انگشت سلیمانی نباشد **** چه خاصیت دهد نقش نگینی

پس آقا خندیدند.

پایان خلاصه گفتار شاعر معاصر آقای محمدعلی مجاهدی

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.